🔴نتیجه برخورد مناسب با مخالفان 🖊احمدحسین شریفی 🔶(ره) می‌گفتند سال ۳۱ که به نجف مشرف شده بودم به منزل رفتم. خود ایشان حضور نداشتند اما پسرشان داستانی را نقل کردند که بعد از انتشار جلد نخست الغدیر عده‌ای از عالمان سنی متعصب سوری با خواندن آن بسیار ناراحت شده و تصمیم می‌گیرند که به نجف آمده و به عنوان اینکه سؤالاتی از علامه امینی دارند، به گونه‌ای او را از از بین ببرند یا دست کم آسیب جسمانی شدیدی به ایشان وارد کنند. اما وقتی به منزل علامه امینی آمدند ایشان با گرمی از آنها استقبال کرد و در زیرزمین منزل خود با آنان به گفتگو پرداخت. آنان مدعی شدند که شما در کتابتان به صحابه پیامبر بی‌احترامی کرده‌اید و مطالب نادرست و بی‌سند در آن آورده‌اید! 🔶علامه امینی با طمأنینه و آرامش فرموند من در این کتاب هر چه نوشته‌ام از منابع خود شماست اگر مطلبی را غیر از کتابهای شما نقل کرده باشم نشان دهید تا آن را اصلاح کنم. 🔶آنها جایی را نشان دادند که اینجا از کتابهای ما نیست. علامه امینی به پسرشان می‌فرمایند فلان کتاب را بیاورید. سپس خطاب به آنها فرمودند: «اين کتاب شماست چاپ مثلا مصر در فلان تاريخ چاپ شده اين هم نويسنده‌اش است اين هم کتاب اين هم حديث اين هم چيزي که من نقل کردم عين همين عبارت است از همين کتاب.» 🔶در ادامه آنان سعی کردند بهانه‌های دیگری برای عصبانی کردن علامه امینی دست و پا کنند. اما علامه با کمال متانت و ادب با آنان برخورد کرد. و دربرابر بی‌ادبی‌های آنان هیچ عکس العملی نشان نداد و سپس فرمود: «من يک تحقيق علمي کرده‌ام هر جايش را برای من اثبات کنید که اشتباه کرده‌ام حتما تغییرش می‌دهم.» 🔶همین رفتار متین و مؤدبانه علامه امینی موجب شد که یکی از آنها منقلب شود و از فرط ناراحتی و عصبانیت سر خودش را به ستون وسط زیر زمین منزل بزند و حتی به خلیفه دوم لعن و نفرین کند! و در این میان علامه امینی ایشان را نصیحت کرد که به صحابه بد نگو! چرا به خلیفه دوم بدگویی می‌کنی؟! چرا فحش می‌دهی؟ ما راضی نیستیم کسی به خلیفه فحش دهد. ما با کسی قصد دشمنی نداریم. ما با کار علمی خود می‌خواهیم حقیقت را برای مشتاقان حقیقت آشکار کنیم.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹