🔴
بينش عارفانه به هستی
🖊احمدحسین شریفی
🔶
#مولوي در دفتر سوم مثنوي، دربارة تفاوت ديدگاه و بينش عاقلان و عاشقان ميگويد:
پس شدند اشکستهاش آن صادقان
ليک کو خود آن شکست عاشقان
عاقلان اشکستهاش از اضطرار
عاشقان اشکسته با صد اختيار
عاقلانش بندگان بندياند
عاشقانش شکري و قندياند
ائتيا کُرها مهار عاقلان
ائتيا طوعا بهار بيدلان
🔶اساساً تفاوت عمده عارفان با غيرعارفان در همين بينش و نوع نگاه به هستي و پديدههاي عالم است. به تعبير مولوي:
عارفان را سرمهاي هست آن بجوي
تا که دريا گردد اين چشم چو جوي
و به تعبير عراقي:
عارفان چون که ز انوار يقين سرمه کشند
دوست را هر نفس اندر همه اشيا بينند
🔶چنين بينشي طبيعتاً تحولي عظيم در زندگي فرد ايجاد ميکند. سرمة عارفان، سرمهاي است که چشم واقعبين به آنها ميدهد. هوشمندي همه کائنات را ميفهمند:
تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُورا (اسراء، 44)
گر تو را از غيب چشمي باز شد
با تو ذرات جهان همراز شد
نطق خاک و نطق آب و نطق گل
هست محسوس حواس اهل دل
جملة ذرات در عالم نهان
با تو ميگويند روزان و شبان
ما سميعيم و بصير و باهوشيم
با شما نامحرمان ما خاموشيم
از جمادي سوي جان جان شويد
غلغل اجزاي عالم بشنويد
فاش تسبيح جمادات آيدت
وسوسه تأويلها بزدايدت
🔶عارفان، عالم را محضر خدا ميبينند به همين دليل حتي تصور گناه و نافرماني را هم نميکنند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹