👑 روز موعود رسید و دندان شاه کشید. دستیار حکیم از او علت همراه داشتن دندان پوسیده سوال کرد؟ حکیم گفت: ترس داشتم شاه دندانی که نشان می داد دندان سالم او بوده باشد و من دندان سالم او اگر می کندم شاه هرگز خطای خود نمی پذیرفت و بی تردید کمترین مجازات من حبس و شلاق بود. پس من دندان پوسیده ای در آستین نهادم که اگر شاه هم خطا کرده بود دندان سالم او نهان سازم و دندان پوسیده نشان دهم و سپس دندان پوسیده او برکنم که شاه گمان کند دو دندان پوسیده داشته است. 🦯بدان، حکیم سلطان شدن به اندازه ای که نان و آب خوردن دارد به همان اندازه تازیانه و خون دل خوردن هم دارد..... 👑 روز موعود رسید و دندان شاه کشید. دستیار حکیم از او علت همراه داشتن دندان پوسیده سوال کرد؟ حکیم گفت: ترس داشتم شاه دندانی که نشان می داد دندان سالم او بوده باشد و من دندان سالم او اگر می کندم شاه هرگز خطای خود نمی پذیرفت و بی تردید کمترین مجازات من حبس و شلاق بود. پس من دندان پوسیده ای در آستین نهادم که اگر شاه هم خطا کرده بود دندان سالم او نهان سازم و دندان پوسیده نشان دهم و سپس دندان پوسیده او برکنم که شاه گمان کند دو دندان پوسیده داشته است. 🦯بدان، حکیم سلطان شدن به اندازه ای که نان و آب خوردن دارد به همان اندازه تازیانه و خون دل خوردن هم دارد..... 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی