حق تعالی در بیان داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل علیه السَّلام اسلام راستین را معرفی می کند که زمانی که ابراهیم نبی به فرزندش گفت: در خواب دیدم پسرم تو را ذبح می کنم، حضرت اسماعیل بدون درنگ و حتی پرسش به پدر فرمود: ای پدر، آنچه به آن امر شده ای انجام بده و من برای آن حاضرم!!!! که حق تعالی در کلام وحی آن دو پیامبر را نمونه اسلام راستین معرفی کرده است. (فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِين)
پس صلوات بر نبی مکرم اسلام (ص)، یعنی وصل شدن به پیامبر (ص) با انجام کارهای ایصالی آن حضرت به حق تعالی برای وصل شدن به اوست و ذکر صلوات بر محمد و آل محمد صورت ظاهر این ذکر است، یعنی کسی که قطع ارحام کرده و اهل زکات نیست و برای نیازمندان اطعام نمی کند صلوات او یک لقلقه لسانی بوده و او را هرگز به نبی خدا وصل نمی کند، که همانا وصل به پیامبر، وصل به حق تعالی در کلام خداست. چون ما به علت انسان بودن نمی توانیم به خدا و اوامر او و خواسته های او وصل شویم؛ ولی نبی مکرم اسلام (ص) می توانند وصل شوند و ما باید با وصل به آن بزرگوار خواسته خدا را در زندگی دنیا از خود بدانیم تا به حق تعالی وصل شویم. برای همین سنت نبی مکرم اسلام طبق قرآن برترین روش وصل به حق تعالی برای بندگان است.
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا (۲۱_ احزاب)
مراد از يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ یعنی آنان دائمالوصل و مستقر در صلوات الهی هستند ولی شما در وصل و قطع صلوات الهی هستید.
روزی فردی نزد نبی مکرم اسلام (ص) آمده و عرض کرد: یا رسول الله! زمانی که نزد شما هستم از دنیا دور می شوم و گویی در آخرت زندگی می کنم، ولی وقتی از کنار شما دور می شوم آن حس و حالت و خواطر ملکی از من دور می شوند. ترس دارم که منافق باشم؟ حضرت فرمودند: اشتباه نکن تو منافق نیستی، بلکه در زمان همنشینی با من به وصل الهی می رسی و زمانی که از من دور می شوی به قطع وارد می شوی و شما هرگز مانند ما نمی توانید در مقام وصل (صلوات مطلق الهی) دائم باشید.
گاهی صلوات الهی در نبی مکرم اسلام (ص) چنان می شد که در معراج السعاده آمده است، که حضرت دست همسرشان عایشه را می گرفتند تا به دنیا برگردند. پس مقام وصل الهی بسیار سخت و جان فرساست گویی به یک مکان سراسر آرامش روح تو وصل شده است ولی جسم تو مجبور به تحمل شدائد دنیا در آزمون اوست.
بعد از صلوات وقتی می گوییم "وَ عَجِّل فَرَجَهُم" یعنی خدایا! در زمان غیبت معصوم به علت گمراهی ناشی از جهل مان، ما از وصل به پیامبرت که در احکام ثانویه (به عنوان مثال بانکداری) چگونه ظاهر شویم که به تو وصل شویم، عاجز هستیم؛ پس در ظهور معصوم تعجیل فرما تا ما با متابعت از آن معصوم بتوانیم وصل راستین به تو را پیدا کنیم. پس ذکر صلوات بر نبی مکرم اسلام (ص) درخواست از خدا برای عنایت توفیق انجام اعمال صالح و ترک معصیت برای وصل به آن حضرت و معصومین است که وصل به آنان وصل به خدا محسوب می شود.
آنچه ذکر شد بُعد نخست صلوات بود. صَلاة یک مسیر رفت دارد، اما صلوات در دو مسیر است: یکی مسیر رفت که عرض شد و دیگری مسیر برگشت صلوات است که ذکر می گردد.
وقتی انسان در مقام وصل حق تعالی قرار گرفت حق تعالی هم بنده را در مقام وصل خود وارد می کند که قرار گرفتن بنده در این مقام، همان صلوات خدا و فرشتگان بر او است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا (۴۱_احزاب) ای کسانی که ایمان آوردهاید ذکر حق و یاد خدا (به دل و زبان) بسیار کنید.
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا (۴۳_احزاب) او است خدایی که هم او و هم فرشتگانش بر شما بندگان رحمت میفرستند تا شما را از ظلمتها (ی جهل و نقص و گمراهی) بیرون آرد و به عالم نور (علم و ایمان) رساند، و او بر اهل ایمان بسیار مهربان است.
مراد از "يُصَلِّي عَلَيْكُمْ" همان صلوات خدا بر بنده و قرار گرفتن او در مقام وصل الهی است. پس چنانچه نبی مکرم اسلام (ص) در مقام وصل و صلوات الهی قرار دارد، یک مؤمن هم می تواند خود را به این مقام برساند با این تفاوت که آن حضرت در مقام وصل الهی مستقر بودند ولی دیگر مؤمنان در وصل مستقر نیستند بلکه گاهی قطع شده و وصل شان متناوب است.
پس کسی که قلبش با دوری از گناه و انجام عمل صالح همیشه در ذکر خداست در مقام صلوات خدا یا همان وصل قلب اش بر خدا قرار دارد که به آن "دائم الذکر بودن" هم گفته می شود.
🆔
@akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی