۳۲۸ ✍زهرا مادر شوهری دارد که همیشه غیبت کرده و پرحرفی می کند و چون زهرا می داند مادر شوهرش در حال معصیت الهی است و او را هم درگیر معصیت خویش خواهد کرد نزد او سکوت می کند. مادر شوهرش هم از زهرا ناراضی است که به او کم محلی می کند. اینجا اشکال از زهرا است، چون باید بداند سخن گفتن نوعی ایجاد ارتباط بین انسان هاست و او با سکوت کردن در برابر گفتار مادر شوهر هرچند اطاعت امر خدا می کند ولی این سکوت نوعی خاطر شیطانی بر مادر شوهرش می زند که گویی از او متنفر است. پس زهرا باید در زمان ملاقات مادر شوهرش بحث هایی برای ارتباط کلامی بین او و خودش پیدا کند. مثال؛ در زمان رسیدن به مادر شوهر در مورد ترسیدن فرزندش و گرفتن راهکار از او نظر بخواهد، یا در زمان ملاقات با مادر شوهر سر سخن طوری باز کند که مادر شوهر از خاطرات ایام کودکی و جوانی و... با او سخن گوید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی