گردنبندی طلا با پس انداز خریدم. همسرم آن شب از خوشحالی گردنبند بر گردن خواب اش برده بود. صبح که از خواب برخاستیم صحنه عجیبی دیدیم.... از گردن بند چهل سانتی متری، فقط پنج سانتی متر مانده بود روی بالش همسرم.... همسرم خیلی گریه کرد بقیه گردن بند کجا بود؟؟؟ حلقه های زنجیر را دیدیم چند تایی روی لحاف و تشک بود... گفتم؛ غصه نخور هرچه باشد در منزل هست و طلاها جایی نرفته.... جارو برقی را بیاور کل خانه را جارو بکش تا جمع کنیم. جارو برقی را کشیدیم آنچه یافتیم اندازه سه سانتیمتر از گردنبند پاره شده نبود که یافته بودیم... به نظر شما محسن در این اتفاق دچار لعنت خداست یا رحمت خدا؟ این کارهای نامرئی مستقیم توسط خدا، فرشتگان، شیطان یا اجنه صورت می گیرد؟ برای دریافت پاسخ این سؤالات مدد الهی باید تدبرات قبلی را مطالعه و تدبرات بعدی را منتظر باشید. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی