هر کسی نمیتواند در راهِ من بدون این که خطایی کرده باشد برای من بر بدن و لباس اش فضله گوسفند بریزند و برخیزد و لباس خود پاک کند و برای طلبِ هدایت او سریع به کنار خانهی کعبه رود و دست بر دعا بردارد و وقتی فاعل آن فعلِ بد را ندید، نه تنها از او کینهای به دل نگیرد بلکه دنبال او باشد که ببیند مبادا! اتفاق بدی برای او نیفتاده باشد.
حضرت علی علیه السَّلام میفرمایند: کسی که کرامت انسانی خویش را بیابد، لذات نفس را در خود خرد و کوچک میکند. امام سجاد علیه السَّلام میفرمایند: آن کس که به مقام کرامت نفس نائل آمد و بزرگواری خویش را دید، دنیا و شئون مادی در نظرش پست و ناچیز میشود.
واژه کرامت به تنهایی در حق عرفا و اولیاء الله معنا ندارد، بلکه باید به آن واژه اخلاق نیز افزوده و به عنوان کرامت اخلاقی ذکر شود که حتماً باید حکمت و پندی برای دیگران در آن نهفته باشد و صرفاً جنبه خارق العاده و بدون پند و غیر منطبق با قرآن نباشد.
به نمونه ای از کرامت اخلاقی که منطبق با قرآن است اشاره می کنیم: آیت الله شاه آبادی (ره) پیرمردی بودند که نمی توانستند سریع قدم بردارند، روزی به خزینه حمام رفتند، در حال پایین رفتن از پله ها بودند که سرهنگی به آن بزرگوار اهانت می کند و باعث تمسخر او در نزد برخی سفهاء شبیه خودش می گردد. آن بزرگوار سکوت می کنند، دقایقی بعد آن سرهنگ در بیرون حمام بی دلیل زمین می خورد و می میرد. آیت الله بر جسد او گریه می کنند و می گویند: کاش من در برابر اهانت او جوابش می دادم تا خداوند از سکوت من به خشم نمی آمد و از او انتقام نمی گرفت.
در این نقل قول سه اصل مهم هست: نخست تطبیق آن با قرآن (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) که ایشان طبق قرآن سکوت نموده و با کرامت و بزرگواری از کنار آن اهانت رد شده بودند.
دوم این که حدیث نبوی (ص) می فرماید: «ای بنده در برابر ظلمی که به تو می شود انتقام مگیر که من به انتقام حق تو، از تو سزاوارترم» که این حدیث در حق آن سرهنگ محقق می شود.
و سوم آن که کسی که این کرامت اخلاقی را می شنود درس می گیرد که به قدرت قرآن و حدیث باور کند.
🆔
@akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی