در همان کتاب از عبدالرحمن بن سیابه آمده است: در مکه بودم که پارچه برای فروش آورده بودم. نزد امام کاظم علیه السَّلام رفتم و گفتم: بین مصر و یمن مانده ام که کجا قماش خود برم؟ امام فرمودند: در بین این دو ولایت به کاغذی قرعه بزن و نام خدا و توکل بر او را در هر قرعه بنویس. در یکی یمن و در یکی مصر. در یکی بنویس هیچ شهری. هر سه را بهم بزن و یکی را انتخاب کن. برخی الزاماً گمان می کنیم استخاره رجوع به قرآن و باز کردن آن برای دلالت گرفتن از قرآن بر ما در بین دو امر بر انتخاب یکی است، در حالی که هرگز طبق سیره اهل بیت علیهم السَّلام دیدیم چنین نیست. در همان کتاب از قول امام رضا (ع) از قول امام صادق علیه السَّلام آمده است: زمانی که استخاره می کنید با خدا این دعا را بخوانید که در مضمون دعا آمده است: «خدایا از تو خیر خوبی طلب می کنم در آنچه بر انجام آن تصمیم گرفته ام و فکرم مرا به آن کشانده است و از تو می خواهم اگر در این کار، خیر من است بر من آن را آسان فرما و چنانچه خیری بر من نیست مرا از آن بگردان. پس عنایت کنیم استخاره از چند مرحله تشکیل شده است: الف) یا انجام یک کاری بر دل مان افتاده (مثل خریدن خانه) که دعای طلب خیر و استخاره می کنیم و با توکل بر او جلو می رویم و به حوادث دقت می کنیم آیا خدا آن را بر ما خواسته یا نه؟! مثال، اگر در زمان خرید خانه وام مان جور نشد دلیل بر آن بگیریم خداوند خیر ما را در خرید آن خانه ننهاده است و از آن منصرف می شویم. ب) یا انتخاب یک کار از بین دو کاری را لازم داریم و در هر دو کار شرایط و سود و زیان مان یکی است. مانند دختری که دو خواستگار متعادل و معادل هم دارد اینجا دعای استخاره خوانده و از او طلب خیر می کنیم و سپس با کاغذ به شرحی که رفت قرعه می کشیم که این امر مطابق قرآن است چنانچه طبق قرآن برای سرپرستی مریم سلام اللّه، عابدان معبد بنی اسرائیل قرعه به قلم زدند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی