و پرده حجابات که از قلب خضر نبی کنار زده بود تا رضایت و حقایق را ببیند، اما از موسی (ع) کنار نزده بود و این قطعاً و قهراً هیچ ارتباطی به نفس موسی نداشت که نافرمانی کرده و صاحب پرده ظلمانی شده باشد.
از سوی دیگر نشانگر آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ آن است که حتی پیامبر (ص) هم باشیم برای رسیدن به نور الهی نیاز به واسطه داریم، و موسی نبی حتی وقتی حضرت خضر را دید از خدای خود شاکی نشد که چرا برای تعلم اش واسطه ای فرستاده است؟! یعنی در برابر خدا باید تواضع کرد.
از سوی دیگر خداوند چون با وحی با موسی نبی در ارتباط بود آدرس حضرت خضر به او داد، و با انسان عادی هم قطعاً با خواطر ملکی در ارتباط است و آدرس بندگان عالم اش به آنان می دهد و این معلمان الهی الزاماً بشر نیستند گاهی یک پرنده را می فرستد تا بر بنده اش از اسرار خویش سخن بگوید. پس تردید نکنیم حق تعالی اگر در مسیر طلب نور از رحمت اش بنده ای را قرار دهد همه چیز را واسط فیض و تعلیم بین خودش و او قرار می دهد برای همین حضرت علی می فرمایند: «بنگر چه می گویند، ننگر چه کسی می گوید.» که اگر موسی (ع) می نگریست یک غیر پیامبر با او سخن می گوید باید کلام او را نمی پذیرفت.
مراد از دو چشم دل در حدیث نبوی، چشم اول أرَیٰ برای علم الهی است که با کنار رفتن حجابات ظلمانی نفس حاصل می شود که برای همه در صورت خواستن شان به اذن الله تعالی ممکن است؛ و چشم دوم رفتن حجابات نورانی و دیدن ملکوت آسمان و زمین و فرشتگان با چشم دل است که مکاشفه گویند.
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ (۵۱_قلم)
این آیه نشانگر شدت انوار الهی است که حجاب برای آن لازم است تا چشم ها کور نکند. وقتی نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: «علم به کثرت تعلم نیست بلکه نوری است که خداوند در قلب هر کس بخواهد آن را می تاباند»، مراد رفتن حجابات حائل میان خدا و قلب انسان و رسیدن این نور به قلب انسان برای مَرء و رؤیت اوست، چون علم چیزی نیست که انسان بر آن به علت رسیدن به نور می رسد، و خداوند اگر حائل را کنار زند هر چوپانی را می تواند محمد (ص) و فرستاده خود کند که این امر مرتبط با بحث القاء است که در مبحثی به تفصیل به آن مدد الهی خواهیم پرداخت.
🆔
@akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی