چند نقل ساختگی دربارهٔ فاطمه بنت موسی (ع) 📕 فداها أبوها! علی‌اکبر مهدی‌پور از شیخ محمود انصاری قمی (د. 1377ش) از سید نصرالله مستنبط (د. 1364ش) از کتاب کشف اللآلي ابن عرندس نقل می‌کند: روزی جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند و تعدادی پرسش در نامه‌‌ای نوشته، به خاندان امامت بردند. حضرت موسی بن جعفر (ع) در سفر بود و امام رضا (ع) نیز در مدینه نبود. هنگامی که آن گروه از مدینه قصد عزیمت داشتند، از اینکه خدمت امام (ع) نرسیده بودند و با دست خالی به وطن خود برمی‌گشتند بسیار اندوهگین بودند. حضرت معصومه (س) که در آن ایام هنوز به سنّ بلوغ نرسیده بود، از مشاهدۀ غم و اندوه آنان متأثر شد و لذا پاسخ پرسش‌های آنان را نوشت و به آن‌ها عنایت کرد. شیعیان مدینه را با سرور و شادی ترک کردند. در بیرون مدینه با امام کاظم (ع) مواجه شدند. هنگامی که داستان خود را گفتند و دستخط حضرت معصومه (س) را ارائه دادند، امام (ع) شادی و ابتهاج خود را با این جمله بیان فرمودند: «فداها أبوها» (زندگانی کریمۀ اهل بیت، ص171-172). این نقل در مصدر متقدمی یافت نشد. کتابی به نام کشف اللآلي برای ابن عرندس هم تاکنون چاپ نشده و حتی در سامانۀ فهرستگان نسخ خطی و الذریعة نیز یافت نشد است. نقل شده که سید محمدرضا بن ابی‌القاسم حسینی استرآبادی (د. 1346ق) از کشف اللآلي ابن عرندس نقل کرده است (موسوعة طبقات الفقهاء، ج9، ص113). همچنین محمدحسن میرجهانی (د. 1371ش) گفته که در نجف در کتابخانۀ شخصی شیخ محمد سماوی مخطوطی را دیده و سماوی گفته که آن کشف اللآلي شیخ صالح بن عبدالوهاب ابن عرندس است و سماوی کتاب را به دست او داده و او در آن حدیث لولاك را به صورت مسند ملاحظه کرده است (جنة العاصمة، ص283). آقای شبیری زنجانی در ردّ این ادعای آقای میرجهانی می‌گوید: «حدیث لولاك که در الجنة العاصمة ذکر شده است، جعلی است. مرحوم میرجهانی... طریقی از ابن عرندس نقل می‌کند که مجعول‌بودن آن روشن است. در آن طریق ابن عرندس از کسی نقل می‌کند که مدّتها بعد از او متولد شده است». آقای شبیری در ادامه نقل می‌کند که سماوی کسی را به مخزن کتابخانه‌اش که در آن کتاب‌های نادر و مخطوطه‌های زیادی بود، راه نمی‌داد و مثلاً از آقای فیروزآبادی وثیقه‌ای گرفته بود تا کتابی چاپی -نه خطی- را به او بدهد آن هم بدین صورت که فیروزآبادی در بیرونی بنشیند و سماوی کتاب را به او بدهد. همچنین ایشان نقل می‌کند از مرحوم سید عبدالعزیز طباطبایی: «امکان نداشت که آشیخ محمد سماوی کسی را به کتابخانه‌اش راه بدهد، مستحیل بود!» (جرعه‌ای از دریا، ج2، ص685-686). قابل توجه است که خود شیخ محمد سماوی شرح حال ابن عرندس را در الطلیعة من شعراء الشیعة، ج1، ص420 آورده، اما اشاره‌ای به کتاب کشف اللآلي نکرده است. همچنین سید حسن صدر (د. 1354ق)، شیخ عبدالحسین امینی ( د. 1390ق)، سید محسن امین (د. 1403ق) که ابن عرندس را ترجمه کرده‌اند (تکملة أمل الآمل، ج3، ص176؛ موسوعة الغدیر، ج7، ص24؛ أعیان الشیعة، ج7، ص375)، اشاره‌ای به محدّث‌بودن او و نوشتن کتابی به نام کشف اللآلي نکرده‌اند. در مجموع روشن نیست که واقعاً کتابی در نجف به ابن عرندس منسوب بوده و احیاناً به آن نقل‌هایی بسته می‌شده یا از اساس چنین کتابی نبوده و چند نقلی به آن نسبت داده شده است. @Al_Meerath