🔰
#تفسیر
✅وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ
▫️امام خميني، در ذيل آيه ، واژه «جبل» را بـه انانيت ونفـسانیت تأويـل كـرده وآن را بيـان تمثيلـي نفـس
وخودبيني دانسته، ميفرمايند:
اين جبل، محتمل است كه همان انانيت نفس موسي بوده [باشد]، كه باز بقايا داشـته است.
▫️ای موسی! تا در حجاب موسوی و احتجاب خودی هستی، امکان مشاهده نیست. مشاهدۀ جمال جمیل برای کسی است که از خود بیرون رود. با آن که تجلّی ذاتی یا صفاتی از برای آن سرور شد، به دلیل «فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ» و به دلیل فقرات دعای شریف و عظیم الشأن سمات،«لَنْ تَرَانِی» یعنی: محتملاً تا موسی هستی، رؤیت [حاصل] نمی شود.
يا همان تجلّي جبل را «دك كرد، به هم زد و انانيت را نابود کرد، پس موسي بـه مقـام موت رسيد.
بنابراین صعق مورد اشاره در آیۀ شریفۀ«وَ خَرَّ مُوسَی صَعِقًا»[64] یعنی از بین رفتن و شکستن حجاب بین آن چیزهایی که بین آن ها و حق تعالی حجاب بوده است؛ که صعق و موت اختیاری برای آن ها حاصل می شود.
▫️مشاهدة مثال جمال جميل براي كسي است كه از خود برون برود، وچـون از خـود بيرون رفت، چشم حقّ بين ببيند وچـشم حـقّ، حـقّ بـين خواهـد بـود .
🌀مدرسه قرآنی الاعراف
@alaaraf