نهايى تو را از اين راه که مى روى روشن ساخته و آنچه را که امور زندگانى تو به آن منتهى مى شود بيان کرده (سرنوشتى شوم و عاقبتى مذموم) چرا که تو به سوى عاقبتى زيانبار و منزلگاه کفر پيش مى روى»; (فَنَفْسَکَ نَفْسَکَ! فَقَدْ بَيَّنَ اللهُ لَکَ سَبِيلَکَ، وَحَيْثُ تَنَاهَتْ بِکَ أُمُورُکَ، فَقَدْ أَجْرَيْتَ إِلَى غَايَةِ خُسْر، وَمَحَلَّةِ کُفْر).
👈اين تعبير در واقع برگرفته از همان تعبيرى است که در قرآن مجيد آمده است: «(عَلَيْکُمْ أَنْفُسَکُمْ); مراقب خود باشيد» و تعبير امام(عليه السلام) اشاره به اين است که اين راهى را که در پيش گرفته اى سرانجامى جز بدبختى و خسران و کفر ندارد; از خواب غفلت بيدار شو و باز گرد.⛔
❇جمله «قَدْ بَيَّنَ اللهُ لَکَ سَبِيلَکَ» را بسيارى از شارحان اين گونه معنا کرده اند که خداوند راه روشن نجات را براى تو تبيين کرده در حالى که اين مطلب در عبارات قبل آمده بود و نيازى به تکرار نداشت.
منظور از اين جمله چيز ديگرى است و آن اينکه مى فرمايد: «خداوند اين مسير خطايى را که مى پيمايى و خداوند نتيجه شوم آن را براى تو بيان ساخته». اگر دقت کنيم جمله هاى بعد نيز با همين معنا متناسب است.
امام(عليه السلام) در بخش پايان اين نامه (مطابق آنچه مرحوم سيّد رضى آورده است) با چهار جمله ديگر معاويه را به عاقبت شوم اعمالش آشناتر مى سازد و
✅مى فرمايد: «زيرا هواى نفست تو را به درون شر وارد ساخته و در پرتگاه ضلالت و گمراهى انداخته و در مهلکه ها داخل نموده و راه هاى نجات را بر تو دشوار ساخته است»; (فَإِنَّ نَفْسَکَ قَدْ أَوْلَجَتْکَ شَرّاً، وَأَقْحَمَتْکَ غَيّاً، وَ أَوْرَدَتْکَ الْمَهَالِکَ، وَ أَوْعَرَتْ عَلَيْکَ الْمَسَالِکَ).
👆هر يک از اين جمله هاى چهارگانه به يکى از ابعاد عاقبت شوم اعمال معاويه و هر کس که راه او را طى کند اشاره دارد.😳
1⃣نخست گرفتار شر شدن. چه شرى از اين بدتر که دست انسان به خون بى گناهان آلوده شود و اموال بيت المال را به غير اهلش بدهد
2⃣و چه غىّ و گمراهى از اين فراتر که انسان از حد خود تجاوز کند و قدر خود را نشناسد و با نداشتن لياقت ها و شايستگى ها، ادعاى خلافت و پيشوايى خلق و جانشينى پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) کند
3⃣و چه مهلکه اى از اين بدتر که انسان خود را در مسيرهايى بيفکند که به جهنم منتهى مى شود
4⃣و چه مشکلى از اين مشکل تر که انسان آنقدر گناه کند که راه بازگشت را به روى خود ببندد.😔