۲۲۹۲/ یَکی بد کند، نیکْ پیش آیدش جهان بنده و بختْ خویش آیدش ¶ یَکی جز به نیکی زَمین نسپَرد همی از نِژندی فروپِژمرد ¶ مدار ایچ تیمار با جان بهم! به گیتی مکن جان و دل را دُژم! ¶ یَکی دان ازو هر چه آیدهمی که جاوید با تو نپایدهمی!