۶۹۵/ جهان را چُنین است ساز و نِهاد ز یَک دست بسْتَد به دیگر بداد ¶ به دردیم ازین رفتن اندر وُریب زمانی فَراز و زمانی نِشیب ¶ اگر دل تُوان داشتن شادْمان نمانی‌همی، رنجت ایدر ممان! ¶ به خوردن بیارای و بیشی ببخش! مکن روز پیشِ دلِ خویش رخش! ¶ ترا داد، فرزند را هم دِهد درختی که از بیخ تو برجَهد ¶ نبینی که گنجش پر از خواسته‌ست جهانی به خوبی بیاراسته‌ست؟! ¶ کمی نیست در بخشش دادگر فزونی نیابی تو، اندُه مخَور! پایان پادشاهی کیکاوس، آغاز پادشاهی کیخسرو فرزند سیاوُش