بازتاب.... 🔹حکایت کاروانسرای زعفرانيه! سلام و عرض ادب. تقدیر و تشکر از زحمات جنابعالی در امر البرزپژوهی و شناساندن افتخارات و امتیازات و ویژگی های خاص تاریخی و فرهنگی این استان کهن به البرزیان شکوهمند و ایران عزیزمان. در خصوص یکی از  کاروانسراهایی که ثبت جهانی شده اند یک مطلب تاریخی هست که خدمتتان ارسال می کنم. "در ساختن كاروانسرای زعفرانيه‌ نيشابور كه هنوز ويرانه‌های آن ميان نيشابور و بيهق (سبزوار)‌ برپاست، ياد مي كنند كه بازرگانی چينی برای آن‌كه رونق بازار چين را به رخ بازرگانان ايرانی كشد، يك كاروان زعفران به ايران گسيل داشت و به كاروانسالار فرمود كه هر آينه زعفران را به كسی بفروشد كه يك‌جا توان خريد آن را داشته باشد؛ و بازرگان كه از راه شمال شهرهای ايران را پيموده بود و خريدار نيافته بود و به هر کجا که می رسید خودنمایی نموده و می گفت که در ایران کسی توان خرید زعفران های ما را نداشت! ‌هنگام بازگشت، در نيشابور به جايی رسيد كه بازرگانی كاروانسرا مي ساخت. از وی چگونگی را پرسيدند و او داستان را باز گفت. بازرگان نيشابوری را غيرت به جوش آمد و زعفران را يكجا از او بخريد و بفرمود تا در زير پي ساختمان كاروانسرا ريزند! به كاروانسالار گفت به چين بازگرد و بگو كه كاروان زعفران شما را در ايران در گل پی كاروانسرا ريختند... نام اين كاروانسرا زعفرانيه گرديد و تا سالها از آن بوی خوش زعفران می آمد." ‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌ ✍ جعفر آزادزعیم دبیر ادبیات فارسی مدارس کرج ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ 🔗 البرز پژوهی @alborzology