گفت نشانیات را از همه میگیرم و چیزی از داشتههایم را میدهم، چون مولانا که سراغ شمس را از هر کسی میگرفت و هرکسی چیزکی میگفت به نیت گرفتن طلا و زر و خلعت. اطرافیان مولانا میگفتند نبخش! تو که میدانی دروغ میگویند.
گفت میدانم، اگر راست میگفتند که جانم را میبخشیدم.