🎁 🌷 توی گوش هایش پوکه فرو کرده بود...🌷 ✍🏻8️⃣ روایت هشتم - روایت هایی از «شهید محمدرضا شاه حیدر» ✅محمدرضا شاه حیدر حق اسلحه اش را ادا کرد . ☀️ تانک های عراقی و عراقی ها چهل متري ما بودند، اما او ايستاده بود و به آنها شلیک مي كرد و نارنجك می انداخت. آر پي جي مي زد. وقتي به او در حين عمليات گفتم: «محمد رضا چطوري؟» گفت: «مگر آنها از روي جنازه ما بگذرند كه پايشان را به اينجا بگذارند! ما مُشتي شير هستیم كه برای جنگیدن آمده ایم!» 🌷مادر مشرف شده است حج تمتع. هنگام طواف ناگهان چشمش می افتد به محمدرضای شهیدش که احرام بسته در حال طواف است. محمدرضا چند قدمی از مادر جلوتر است. . . 🌍 مشروح خاطرات را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/12122 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc