☀️به نام خدا 🎁 از او حتی یک عکس هم نداریم ✍🏻 روایت هایی از جانباز شهیدی بی ریا، مظلوم و بی نام و نشان 🌴خیلی سعی کردم و این در و آن در زدم که شاید تصویری غیر از این عکس سه در چهار از محمدرضا پیدا کنم. اما نشد که نشد. نمی دانم مظلومیت محمدرضا دنباله دار است یا اخلاصش. هرچه هست، بضاعت من همین چند خط است که می بینید. 🌷 از کل مال دنیا فقط دو پیرهن داشت. یکی را می پوشید و یکی توی خانه بود. به اصرار مادرش هم قبول نمی کرد لباس بخرد. اصلاً چیزی برای خودش نمی خواست. نه اتاقی داشت. نه کمدی ، نه موتوری . . . هیچ. فقط محمدرضا بود و همان دو دست لباس . . . . 🌹رفته بود نفت بگیرد که پیت نفت دستش را بدجوری بریده بود. بچه های بسیج وقتی او را با آن حال و روز می بینند، می روند و مقداری باند و گاز و بتادین می آورند تا دستش را پانسمان کنند. محمدرضا دستش را عقب می کشد و می گوید: «نه! با اینا نه! . . . . ☀️روایت ها را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/djh7 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc