MaarefHadith: ❗️ثبت نام عتبات با قطع دست!! ✍️سید محمدصادق رضوی ◀️قضيه‌ی معروفي است كه همه ي ما بارها از اهل منبر شنيده‌ايم كه مردم براي زيارت دست مي دادند و داستان زني كه سال قبل دست راستش را داده بود و... سير تكاملي اين قضيه آن را با ابتكار عملي به مروج الذهب نيز نسبت داده و نهايتا در تعدادي از سايتها چنين مطلبي مي خوانيم: ⬅️«خانمی به قصد زیارت بارگاه امام حسین (علیه السلام) به مأمور ثبت نام مراجعه کرد. به وی تذکر دادند، آیا می دانی که شرط رفتن به زیارت قطع دست است؟ آن زن پاسخ داد: از شرایط آگاهم! متصدی ثبت نام، اسم این خانم را می نویسد. آن گاه به وی دستور می دهد: دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون می آورد! مامور می گوید: خانم فرمان خلیفه می گوید، باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود. آن زن دست راست خود را از زیر حجاب بیرون آورده و می گوید: این دست را سال گذشته قطع کردید!» 🔸طبعا انتظار بي موردي است كه در مروج الذهب كوچكترين اثري از اين حكايت بيابيد! هر چند اصل سختگيري متوكل بر زوّار و جسارتهايش بر مرقد مطهر در منابع مختلفي -از جمله مروج الذهب- نقل شده است. این‌كه چرا از منابع مورد اعتماد نقل نمي كنند، رشته‌ای است که سری دراز دارد! اما مشکل مهم‌تر این است که متأسفانه گاهی اين بزرگوران در مقام فقیه و جایگاه افتاء ظاهر می شوند. 🔄نقل مكرر اين قضيه با آب و تاب بسیار، به مخاطب القاء می‌کند تحمل این گونه ضررهای شدید برای زیارت جائز و بلکه مستحب است. فارغ از نظرات مشهور فقهاء، به نظر مي‌رسد شاهد محكمي بر اين مدعا وجود ندارد. علاوه بر اين فعل چند زائر شيعه تا زماني كه مورد تأييد ائمه عليهم السلام نرسيده باشد حجت نيست. علاوه بر اصل اولی و قاعده ی کلی حرمت اضرار به نفس، از برخي روايات بر مي آيد كه تحمّل چنين ضررهايي براي زيارت، مورد نهي قرار گرفته است. 🔹مرحوم کلینی (1/525) از علی بن محمد (علّان) نقل می کند: خرج نهي عن زيارة مقابر قريش و الحير، فلما كان بعد أشهر دعا الوزير الباقطائي فقال له: الق بني الفرات و البرسيين و قل لهم لا يزوروا مقابر قريش، فقد أمر الخليفة أن يتفقد كل من زار فيقبض عليه. 🔹در روایت دیگری زیارت در هنگام تقیه را این چنین توصیف می کند: کامل الزیارت :حدثني علي بن الحسين رحمه الله عن سعد بن عبد الله عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن محمد بن إسماعيل بن بزيع عن الخيبري عن يونس بن ظبيان عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت له جعلت فداك زيارة قبر الحسين عليه السلام في حال التقيّة؟ قال: إذا أتيت الفرات فاغتسل ثم البس أثوابك الطاهرة [ثوبيك الطاهرين‏] ثم تمر بإزاء القبر و قل- صلى الله عليك يا أبا عبد الله صلى الله عليك يا أبا عبد الله فقد تمت زيارتك. اگر بنا بود تقیه در زیارت رعایت نشود امام علیه السلام در جواب می فرمودند:تقیه معنا ندارد هر جور هست زیارت کنید! ⬅️بله، چند روایتی در خصوص ترغيب به زیارت امام حسین علیه السلام با وجود ترس از سلطان ذکر شده که عمدتا سند آنها به (عبد الله اصم) راوی معلوم الحال، منتهی می شود كه روايات طولاني و منفردش در كامل الزيارات به چشم مي خورد. (در مورد كتاب المزار وي به نگاشته ي دكتر حسن انصاري مراجعه كنيد) 💠تنها روايت معتبري كه در آن ذكر زيارت همراه خوف را يافتيم حديث ارزنده اي است كه به اسانيد مختلف از معاوية بن وهب از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه در قسمتي از آن آمده: «يا معاوية لا تدع‏ زيارة قبر الحسين ع لخوف [من أحد] فإن من ترك زيارته رأى من الحسرة ما يتمنى أن قبره كان عنده‏» بحار الانوار 98/9 (به اسناد مختلف از كامل الزيارات)، ثواب الاعمال/94 🔻در مورد اين روایت چند نکته وجود دارد: 1⃣در بعضی نقل های این حدیث، تعبیر (لخوف) وجود ندارد. (تهذیب، 6/47، کامل الزیارات 119) 2⃣خوفی که در اینجا ذکر شده - برخلاف روایات عبد الله اصمّ- کاملا مجمل است.خوف بدگویی دیگران یا خوف ضرر مالی و... از مصادیقی است که می تواند شامل این مطلق باشد، به خصوص در زمان صدور این حدیث که نفس پایبندی به امامت خود مستلزم تحمّل آزار های مختلف بود و بسیاری از شیعیان زندگانی خود را در سایه ی ترس و اضطراب می گذراندند. اهمّیّت زیارت به آن مقدارست که باید تا مقدار توان مقدّمات آن را تحصیل نموده و از بهانه های واهی و سختی های پیش رو صرف نظر کرد، اما بحث در جاییست که خوف قتل نفس یا ضرر بزرگ جانی در میان باشد. 3⃣با توجه به مباحث علم اصول، تمسّک به چنین اطلاق ضعیفی برای تخصیص عمومات قطعي و محكم روا نيست، به خصوص كه با خبر واحدي مواجهيم كه معارض با خبر ديگري بوده، و حتي خود حديث هم نقل ديگري بدون كلمه (لخوف) دارد. @MaarefHadith @alfavayedolkoronaieh🌱