هدایت شده از تنبیه الأمة
❇️ فقیه و موضوع‌شناسی (۲) 🖋 محمد متقیان تبریزی ♨️ تحصیل تصورِ اجمالی از موضوع به وسیله سؤال کارشناسی حالت دیگری که برای تحصیل شناختِ ایجابیِ اجمالی متصور است این است که، فقیه در مواجهه با سؤال سائل حدود مفروضه را بیان نماید. همانطور که ناقد محترم هم مثال زده بود، از فقیه پرسش می‌شود، آیا تطهیر با لباس‌شویی امکان پذیر است؟ فقیه نیز در برابر این پرسش، فروض متعدد را بیان کرده و حکم هر فرضی را هم می‌گوید. اگر با دقت به این مواجهه فقیه با موضوعات نگریسته شود، معلوم می‌گردد که در حقیقت این فقیه است که در چنگ سؤال کارشناسی گرفتار آمده است و کیفیت سؤال است که دامنه و گستره فروض را در ذهن او ایجاد می‌کند نه خود فقیه. شخص کارشناس و سائل، با برجسته‌سازی یکی از محمولاتی که بر موضوع بار می‌شود و طرح سؤال پیرامون آن می‌تواند ذهن فقیه را از اندیشه در پیرامون سایر محمولات و فروض محتمله بازدارد. در این حالت، فقیه نتوانسته است همه فروض را احصاء نموده و فروض متناسب را به دست آورد. و حقیقت موضوع هم از دیدگان او پوشیده مانده هم از دیدگان مقلِّد. 📋 نتیجه‌گیری: درباره نادرست بودن ادعای (بیان افتراضی در موضوعات مستحدثه) بسیار بیش از این می‌توان نوشت. اما این نوشته فقط به این مسئله از زاویه «تصورِ اجمالی» پرداخت و نشان داد که، هرچند برای بیان فروض مسئله بی‌نیاز از این مقدار تصور نیستیم، اما این سطح از تصور نیز نمی‌تواند فقیه را در (احصاء همه فروض) و (بیان فروض متناسب و مرتبط) یاری نماید و نیاز به دستیابی به «تصور تفصیلی» است. زیرا، دو منشأ برای تصور و شناخت اجمالی از موضوعات مستحدثه وجود دارد؛ ترجمه لغوی، سؤال کارشناسی. هر دو منشأ، فرآیند بیان فروض را مهندسی کرده و فقیه را در یک زاویه دید خاصی قرار می‌دهد که، او نه می‌تواند همه فروض را احصاء کند و نه می‌تواند فروض مرتبط و متناسب را بیان نماید. و همین احتمال که، موضوعات مستحدثه، دارای مبانی فکری خاصی است که با اندیشه اسلامی سازگار نمی‌باشد، کفایت می‌کند تا فقیه خود به شناخت تفصیلی در موضوعات اقدام کرده و به گزارشات دیگران اکتفا نکند. هرچند، کارشناسی که گزارش می‌کند عادل باشد، اما در نهایت می‌تواند به دلیل اتکاء به چارچوبهای نظری برآمده از علوم انسانی مدرن، سند خسارت‌باری را چنان تفسیر کند که فقیه حکم به امضاء و تأیید آن نماید. @Tanbiholomah