برادر بزرگوارم سید صدرالساداتی سلام علیکم متن شما را در پاسخ به یادداشت کوتاه خود دیدم. خیلی از اینکه بنده پر خطا را با عنوان نام بردید یا ضلع سوم برای و یعنی که به نفع استدلال میچیند معرفی کردید ناراحت نیستم. چون آنچه در پشت همه این جملات از یادداشتهای شما درک میکنم یک قلب دلسوز برای مردم و محرومین است که آن را دوست دارم. قلبی که محصول اندیشه و قوت ایمان حضرت امام و خون دلهای رهبری عزیز است. شما را دوست دارم و برایتان احترام قائلم. هر چند به روش شما نقد هایی دارم. اما بعد ..... ✍ اسلام تزویر اسلامی است که سوگیری اش برای پشتیبانی یا جاده صاف کنی ظالمین و طواغیت شکل میگیرد. راه کشف این اسلام، کشف جهت گیری آن است. و برای کشف این جهت گیری باید اراده راهبردی طاغوت از یک سوی و جبهه حق و ولایت را از سوی دیگر ملاحظه کنیم. و الا چه بسا به نام اسلام مبارز و انقلابی، اسلام طاغوت را به خورد دیگران بدهیم. ✍خدا رحمت کند حضرت امام را میگفت حرکت شیخ عبدالکریم، به اندازه اصل انقلاب ارزشمند بود. وقتی رضا شاه با زنهای سربرهنه وارد حرم حضرت معصومه شد مرحوم بافقی که مجتهد بود به او اعتراض کرد رضا شاه او را فلک کرد و بعد به شهر ری تبعید کرد. اما مرحوم شیخ عبدالکریم بیانیه ای داد که این کار ربطی به حوزه علمیه قم ندارد. بعدها امام در توضیح این کار شیخ عبدالکریم به مرحوم بافقی گفت تقیه دینی و دین آبائی. برای اینکه رضا شاه دنبال بهانه بود که حوزه علمیه تعطیل شود و همه این مصلحت سنجی ها برای این بود که حفظ حوزه علمیه واجبترین کار در زمان رضا شاه بود. حفظی که باعث شد سالها بعد بساط کل سلطنت رضاشاهی جمع شود. ✍تقیه را در اندیشه فقهی حضرت امام و همینطور در کلمات حضرت آقا باید به دقت فهمید، این دو بزرگوار تقیه را معادل مصلحت قرار میدهند. واژه ای که در طول مدت انقلاب بیشترین توهین ها به او از جانب آرمان جویان انقلابی شده. یعنی چی؟ یعنی ببینیم که کاری که میکنیم پازل چه کسی را تکمیل میکند. آیا مردم را رشد میدهد یا به مسیر طاغوت مدد میدهد. اگر دقت به جهت و راهبرد حرکت خود نکنیم در عمل همان میشویم که از آن میترسیم. ✍رفتار شما در اتهام زدن به دوستانتان و در بررسی های عجولانه زندگی مسوولین و در اتهام های مکرری که به قانون و نظام میزنید خروجی اش نفرت از همه دستگاه و نظام الهی و انقلابی است. نظام انقلابی که اساسی ترین عامل حفظ روحیه انقلابی است. روحیه انقلابی که همین امروز در جوانان ما هست و اساسی ترین دستاورد چهل ساله ما است. ✍ ما از نداشتن در سبک مبارزه خود کم ضربه نخورده ایم. چه آن روز که برخی به نام انقلاب دستور امام بر عدم مبارزه مسلحانه با شاه را نمیفهمیدند و این سبک را غیر انقلابی میدانستند. چه آن روز که عده ای چماق دست میگرفتند و جوانکهای مزلف را تهدید میکردند یا به خوابگاه دانشجوییشان حمله میکردند. چه آن روز که از دیوار این سفارت و آن سفارت بالا میرفتند. چه آن روز که در مجلس به رئیس دو قوه توهین میکردند. چه آن روز که مفهوم اصل و فرع را در اندیشه رهبری درک نمیکردند و باعث هزار اختلاف بین نیروهای جبهه انقلاب میشدند چه آن روز که رهبر را در اطلاعیه های کذاییشان عامل عقب ماندگی ما معرفی میکردند. و چه امروز که به سهولت به راحتی به این و ان برچسب میزنند و در فضای مجازی پخش میکنند. مثل آب خوردن قانون را و نظام را هو میکنند به نام انقلاب. و اینها همه شاید قلب انقلابی و احساسات و شور انقلابی داشتند لکن عقلانیت لازم برای حرکت انقلابی را نداشتند و همه چیز را به عقب میبردند. ✍ امروز از خودتان بپرسید که چرا مخاطبین شما حالشان نسبت به کشور با حال رهبری فرق میکند. چرا امیدی که او به حرکت دارد را اینها نمیفهمند؟ چرا رهبر باید توضیح دهد که من به نظام امید دارم. و امیدم واقعی است نه تخیلی. حال آنکه خروجی شما نا امیدی از نظام و مسوولین است . چرا با او زاویه داریم؟ چرا با او فاصله داریم؟ ✍من هم میخواهم اشرافیت نباشد سیدعزیز. اما این راهش نیست. اگر بسازیم اگر تهمت نزنیم اگر کاری کنیم اراده عمومی مردم تغییر کند اراده ای که از دل آرامش و سر بر میاورد. اگر به قانون که محصول است احترام بگذاریم. آن وقت خواهید دید که این دملهای چرکین چطور مداوا خواهد شد. من هم معتقدم اتفاقا زمانه مداوا شدن این بیماری ها است. بیماری اشرافیت و تبختر برخی مسوولین و پنهانکاری هایشان و هزار و یک خطا اما به همه این خطا ها بیماری های بدنه رفقای حزب اللهیم را هم باید اضافه کنیم. ✍اسلام تزویر اسلام تکمیل کننده پازل طاغوت است و خدا من و شما را از این مهلکه احتمالی نجات دهد. یاعلی @ali_mahdiyan