عدالت زوری 🔺اگر همه مردم تصمیم ظالمانه ای بگیرند و خواهان آن باشند ولو از سر اشتباه یا هر دلیل دیگر ، آیا حاکم میتواند و حق دارد به اجبار جلوی آنها را بگیرد؟ 🔺 حاکمی که به زور و اجبار روی کار بیاید و عدالت را پیاده کند بهتر است یا حاکمی که به اختیار مردم روی کار بیاید و ظالم باشد؟ 🔺یکی از مهمترین مقولات نسبت حکومت و عدالت و آزادی است. تشخیص نسبت این سه برای طراحی تغییر در جامعه کلیدی است. 🔺انلزمکموها و انتم لها کارهون جمله نوح است به قوم خودش. این جمله را حضرت زهرا س در خطبه خود به مردم میگوید و آن اینکه ما شما را اجبار نمیکنیم اگر حاکم عادل را نمیخواهید. 🔺معنای این جمله آن است که آنچه در دین هدف است باید به دست مردم محقق شود حتی حکومت حقه و حتی عدالت. اگر حکومت زوری مطلوب بود سالها اهل بیت معطل نمیماندند و با قدرتهای معجزه گون که داشتند حکومت را میگرفتند. عدالتی هم که مطلوب دین است عدالتی است که به دست مردم و با اختیارشان محقق شود و نه به زور . لیقوم الناس بالقسط... 🔺جملات امام را درباره رفراندوم جمهوری اسلامی ببینید. او میگوید آزادید که این شیوه حکومت را نخواهید. ولو جمهوری اسلامی یعنی اسلام و مقابلش ضد اسلام است ولی اجبار هم نمیشوید. 🔺مردم حق ندارند چیزی مقابل دین را انتخاب کنند ولی کسی هم حق اجبارشان را ندارد. لا اکراه فی الدین. یعنی بنا نیست مردم به اجبار به بهشت بروند. بخوانید بنا نیست عدالت به اجبار پیاده شود. بنا نیست حکومت حقه به اجبار شکل بگیرد بنا نیست امام زمان به اجبار بیاید. 🔺پس جای اجبار کجا است؟ اجبار جایی است که کسی بخواهد به زور مردم را به جهنم ببرد. کسی که مقابل اراده مردم قرار میگیرد و مستبدانه میخواهد همه همان شوند که او میخواهد اجبار مقابل اجبار است. مقابل استبداد است. 🔺با این حساب کسانی که مقابل قانون میایستند که عدالت را پیاده کنند. مقابل اراده عمومی ایستاده اند و میخواهند عدالت را به اجبار در جامعه پیاده کنند. اینها در واقع دنبال عدالت زوری اند. 🔺کسانی که در جامعه مردمسالار به حاکم اشکال میکنند که عدالت چه شد؟ توجه ندارند که حاکم بنا است به دست مردم عدالت را پیاده کند نه به اجبار. حاکمی که مردم انتخاب میکنند با قانونی که مردم رای میدهند بنا است عدالت را به دست مردم پیاده کند. تقابل با حکومت با قانون تقابل با مردم است و عدالت زوری. 🔺اگر قانونی را باطل دیدیم چه کنیم؟ اگر اراده مردم را باطل دیدیم چه کنیم؟ قطعا تبیین باید کرد. به قول امام در دوران شاه، تبلیغات و تعلیمات لازم است. ولی حق نداریم با مردم در بیفتیم. 🔺فقط زمانی مقابل قانون میشود ایستاد که قانون محصول اراده مردم نباشد. یعنی حقیقتا قانون نباشد. بلکه اجبار باشد. اما در جامعه مردمسالار تنها راه مقابله با قانون ، قانون است. تغییر قانون هم باید با قانون محقق شود. 🔸پ ن1: اگر در جامعه ای مردمسالار، برای تغییر قانون به گونه ای تبلیغ کنیم که خروجی تبلیغمان ناامیدی مردم نسبت به تغییر قانونی قانون باشد. در واقع مردم را نسبت به خودشان ناامید کرده ایم. 🔸پ ن 2: مردمی که از خودش ناامید شود دست به هیچ تغییری نمیزند. @ali_mahdiyan