درباره کشف حجاب ۶ دو قطبی 🔹جایی خواندم یک برادر بزرگواری از نحوه مدیریت هارون پیامبر ع ، در ماجرای گوساله سامری، نتایج عجیبی در باب مساله حجاب گرفته بود.حضرت هارون ع درباره سبک مدیریتش میفرماید: «إِنِّي خَشيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَني‏ إِسْرائيلَ» یعنی ایجاد اختلاف و دو دستگی در امت اهمیتش از اینکه امت پرستش گوساله را پیشه کنند، مهمتر بود. آن برادر بزرگوار نتیجه گرفته بود که پس حالا که وحدت جامعه از پرستش گوساله مهمتر است،از الزام بر حجاب که خیلیها مخالفش هستند نیز باید کوتاه بیاییم که دوقطبی شکل نگیرد. این استدلال. 🔹اما چند نکته در نقد این سخن ناقص باید گفت. اولا با این حساب جنگهایی که در دوران پیامبر اکرم ص و دوران امیرالمومنین ع، دوران امام حسن ع، دوران امام حسین ع تا حتی دوران ظهور شکل میگیرد قابل توجیه نخواهد بود. چون اختلاف و جنگ و دو دستگی بین امت وقتی از توحید مهمتر است پس یعنی کلا از همه چیز مهمتر است و نباید شکل بگیرد. در حالیکه این با بخش عمده ای از آیات ناسازگار است. و این اصل مهم دینی که پیامبر اکرم ص فرمود که: «اَلْخَیْرُ کُلُّهُ فِی اَلسَّیْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ اَلسَّیْفِ وَ لاَ یُقِیمُ اَلنَّاسَ إِلاَّ اَلسَّیْفُ وَ اَلسُّیُوفُ مَقَالِیدُ اَلْجَنَّةِ وَ اَلنَّارِ» مردود خواهد بود. و اساسا اگر قرار است بی خیال توحید شویم که انسجام قوم باقی بماند اساسا ملاک قوم بودن قوم و وحدت جبهه چه خواهد بود؟ 🔹نکته دوم اینکه اساسا این بیان با رفتار و سبک مدیریت موسی ع در اصلاح امت بعد از بازگشتش نیز نمیسازد. چرا که نحوه اصلاح امت که او دستور داد این بود که باید قوم یکدیگر را میکشتند. «فاقتلوا انفسکم» این چه اصلاح اجتماعی است که اتفاقا از مسیر جنگ داخلی و کشت و‌ کشتار قوم نسبت به هم میگذرد؟ 🔹نکته سوم اینکه اساسا مگر ممکن است توحید نباشد و وحدت باشد؟ شرک خروجی روشنش دو دستگی و اختلاف و جنگ است. پس تفرقه و جنگ که نتیجه شرک است نه توحید. چطور هارون ع شرک امت را پذیرفت که اختلاف نشود، این تناقض نیست؟ 🔹اما پاسخ آن اشکال چیست؟ پاسخ روشن است. همانطور که علامه طباطبایی ذیل آن آیه میگوید، روش هارون را باید ذیل دستور بالادستی موسی ع «وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» بفهمیم. یعنی این ایجاد دو قطبی مانع اصلاح و حرکت در مسیری بود که اهل فساد میخواستند اتفاق بیفتد. این دو دستگی راه اصلاح را میبست. پس جنگ داخلی و دوقطبی دو گونه است. جنگ داخلی که موسی ع در مقام توبه شکل داد، خروجی اش اصلاح امت بود. جنگ امام حسین ع هم لاصلاح امه جدی بود. جنگها و دو قطبی های موجه اساسا برای اصلاح و جلوگیری از اراده طاغوت و مفسدین است. قوم موسی ع از هارون ع خواسته بودند اجازه دهد تا وقتی که موسی ع بر میگردد این راه را بروند و اگر جامعه دچار جنگ و دو قطبی میشد یا خود حضرت هارون ع کشته میشد، راهی برای اصلاح امت باقی نمیماند و امت سخن موسی ع را هم بعد از بازگشت او گوش نمیدادند. 🔹در ماجرای حجاب هم همینطور است. باید دید کدام دو قطبی همان است که نباید باشد و کدام دو قطبی درست است. آن دو قطبی که راه اصلاح را میبندد نباید باشد. دو قطبی نسبت به کسانی که نسبت به این مقوله جهل دارند و مطلع نیستند، نباید شکل بگیرد. اما یک دو قطبی دیگر لازم است که شکل بگیرد و آن تقابل با اراده مفسدین و طاغوت است که راه اصلاح را سد میکنند. با آنها باید مبارزه کرد و دچار حرام سیاسی و توجیه و جاده صاف کنی آنها هم نشد. اما با اهل غفلت و‌ جهل ، خیر، باید همراهی و مدارا کرد. 🔹مقابله با بی حجابی به عنوان فعل دشمن که در حال پیش بردن آن است و اتفاقا بنا دارد با پیش بردن این مسیر قصه دو قطبی مفسده انگیز و اصلاح خراب کن را به سرانجام برساند. در عین همراه کردن اهل جهل و غفلت و امثالهم با جبهه حق و دشمنی نکردن با آنها. هر دو باید در یک طرح هوشمندانه پیش برود. حالا سخنان رهبری را در این باره دوباره مرور کنید. @ali_mahdiyan