🔺آ شهاب اسفندیاری تلاش کرده، نظرات خانم علم الهدی را نقد کند، نقد منصفانه هم البته نعمتی است. اما چون متن ایشان به بهانه یادداشت بنده در همشهری نگاشته شده،برایم جالب شد که متن آن را ببینم و اشکالاتی که به نظرم میرسد را بیان کنم. 🔺۱.اولین اشکال اینکه کار سیاسی با کار فرهنگی و رسانه ای فرق میکند. کنشهای خانم علم الهدی که یادداشت این آقا به آن نقد میکند در دسته فرهنگی و رسانه ای، قرار میگیرد نه سیاسی. البته سیاست به معنای عام خود همه رفتارهای ما را شامل میشود اما در اینجا حضور در ساحت تدبیر و تصمیم گیری مراد است. حالا چرا باید این امر روشن را توضیح دهیم به دلیل اینکه کل متن آ اسفندیاری برای اثبات این توصیه است که به خانم علم الهدی بگوید وارد سیاست نشود چون کار سیاسی بلد نیست. مثل اینکه من بگویم وارد نجاری نشو بلد نیستی بعد در مقام استدلال نشان دهم که مثلا چون خوب آواز نمیخوانی. همینقدر بی ربط. 🔺۲. آ اسفندیاری ادامه میدهد جملات خانم علم الهدی«بسیار طولانی، توصیفی، معلم گونه است» یعنی پس خوب نیست،موثر نیست.باید پرسید اگر این جملات اینقدر ضعیف و کم اثر است چطور در فضای رسانه داخلی و خارج دست به دست میشود؟متن موثر هم متنی است که به آن رجوع میشود. 🔺۳.آقای اسفندیاری میپذیرد که «نقد وضعیت زنان در جوامع غربی توسط خانم دکتر در مصاحبه با رسانه های غربی طبعا ارزشمند است» از این ویژگی نباید ساده عبور کرد.اهمیت این ویژگی را کسانی میدانند که طعم تلخ تقلید و انفعال مقابل غربی ها توسط زنان و مردان دولتهای غربگرا را چشیده باشند. رویکرد ایشان اما تهاجمی و موثر بوده. 🔺۴.آ اسفندیاری میگوید«چه لزومی داشت به عنوان یک زن از طرف مردان ایران نظری اعلام کند»، اصلا چگونه از جانب همه مردانها سخن گفته اید مگر «همه مردها از یک طبقه و گروهند»اینها یعنی چی؟ یعنی مردها فقط از جانب مردها سخن بگویند زنها از جانب زنها؟ یا یعنی مردها از جانب همه سخن بگویند ولی زنها از جانب زنها؟الان این حرفها زدنی است؟ بعلاوه سخن گفتن از جانب فرهنگ جامعه که امری وحدانی و یک پارچه است معنا ندارد؟ حتما باید از جانب تک تک افراد و گروهها سخن بگوییم؟به نظرم این سبک اشکال کردن آنهم برای آنکه ثابت کنند نباید خانم علم الهدی وارد عرصه سیاسی شوند، کمی تعجب آور است. 🔺۵.ایشان درباره جمله «در ایران مردان ترجیح میدهند از زنان خود نخواهند که کار کنند و پول درآورند»میگوید شاید زنان بخواهند کار کنند بیرون خانه یا تحصیل کنند، آ اسفندیاری بین«برداشتن بخشی از مسوولیت اقتصادی خانواده» با «کار کردن زن در جامعه و حضور اجتماعی زن» خلط کرده. این ها دو مقوله اند. شاید زن بخواهد برای خودش پول درآورد، یا بر اساس علاقه اش یا تکلیفش در جامعه کاری انجام دهد اینها ربطی به کمک کردن به اقتصاد خانه ندارد. اصلا زنان شاید خودشان راغب باشند به شوهرانشان کمک کنند، یا مردان حتی در عمل همراهی هم کنند اما باز ترجیح مردان این نیست.این فهم از فرهنگ غالب جامعه درست است.خوب و دقیق هم بیان شده. 🔺۶.اشکال دیگر ایشان به این جمله خانم علم الهدی است که«زنان ایران بر خلاف زنان غرب برای به دست آوردن حقوق خود مبارزه نکردند زیرا از این حقوق برخوردار بودند» بله این جمله خانم علم الهدی اگر همینطور انتزاعی و کلی با آن مواجه شویم اشکال دارد. واقعیت آن است زنان اساسا در طول تاریخ دچار مظلومیت هستند که برای احقاق حقوقشان باید حرکت کنند و اقدام اجتماعی کنند. اما این جمله را با توجه به فرامتن و همه قرائن حالیه و مقامیه باید دید. 🔺اولا خانم علم الهدی خودش جزء زنانی است که در داخل ایران در این جهت تلاش میکند.لااقل این دو کتاب را ببینید. در کتاب «اندیشه های راهبردی زن و خانواده» مقاله ای دارند که مقایسه زن غربی، سنتی و انقلابی میکنند، یا کتابی به نام «آسیب شناسی نظام آموزشی از دیدگاه جنسیتی» دارند. همچنین حضور ایشان در مجموعه تصمیم ساز نظام تعلیمی تربیتی هم نشان میدهد ایشان قائل به این نیست که هر چه هست خوب است. 🔺ثانیا بحث اساسا درباره نقد غرب است مثل اینکه در یک خانواده ای به دلیل اعتیاد و فقر و دزدی و چه و چه بین زن و شوهر دعوا است. بعد وقتی یک خانم دیگر که خانواده خوبی دارد، نقد آن خانواده اول کند، بگوید ولی ما الحمدلله مشکلی نداریم. این به معنای آن نیست که ما جای رشد نداریم یا خطاهایی نداریم. اگر کسی تکاپوی زن دچار بحران هویت در غرب را ببیند و «مبارزه» او را شنیده باشد تایید میکند که زن ایرانی دچار این بحرانها در کرامت و حقوق نیست. 🔺حالا شما بیایید این جمله را از کانتکست خود جدا کنید و با جمله رهبری که در مقام توصیه به زنان ایرانی برای حرکت و رشد در جهت رفع نقایص تاریخی است مقایسه کنید، کمی بی انصافی است.رهبری میگوید ما برای احقاق حقوق زنان هم باید از داراییهای خودمان استفاده کنیم و به همانها رجوع کنیم(۱۴٫۱۰٫۹۰) @ali_mahdiyan