🔻امیرحسین ثابتی/ معجزه فوتبال از دیشب تا حالا این چندمین باری است که می نویسم و پاک می کنم؛ نمی توانم آنطور که باید حرف دلم را بنویسم و دائم دقیقه 94 بازی جلوی چشمم رژه می رود، موقعیتی که طارمی از دست داد اگر گل می شد، خاطرات ایران- استرالیا و ایران- امریکا بعد از 20 سال زنده شده بود... روی کاغذ حذف شدیم و بازهم نتوانستیم از گروه مان صعود کنیم اما مگر می شود این 3 بازی نفس گیر را فراموش کرد؟ اصلا این دوره جام جهانی یک طرف؛ تمام کارهای فرهنگی، تبلیغاتی و رسانه ای که در 40 سال گذشته انجام دادیم تا به مردم خودمان بگوییم «ما می توانیم» طرف دیگر! مگر قشنگ تر از این می شد در برابر ستارگان جهان ایستاد و رجزخوانی کرد؟ اما هم تحریم بودیم و هم اشک پرتغال را در آوردیم؛ قهرمان اروپا نیمه دوم مقابل ایران وقت تلف می کرد تا گل نخورد! بماند که اگر کمی شانس بیشتری داشتیم بازی با اسپانیا را هم مساوی کرده بودیم و امروز به جای حرف از پایان کار تیم ملی در جام جهانی، آماده بازی با اروگوئه می شدیم... اما معجزه فوتبال دقیقا همینجاست که فقط یک ورزش جذاب نیست. هم سیاسی است، هم فرهنگی است، هم اجتماعی است و در آخر هم کمی ورزشی! این دوره جام جهانی فقط از این جهت برای ما تاریخی نبود که به پرتغالی ها پنالتی زدن و پنالتی گرفتن را یاد دادیم، از این جهت تاریخی تر بود که غرور یک ملت را سرجای خود بازگرداند. «غرور» و «اعتماد به نفس ملی» همان کالایی است که 40 سال قبل برای به دست آوردنش انقلاب کردیم و در این 40 سال نیز همه کار کرده اند تا آن را از ما بدزدند. اصلا تا حالا فکر کردید چرا صادق زیباکلام به عنوان سخنگوی بخش زیادی از روشنفکران ایرانی گفت: «هر وقت تیم ملی در بازی های بین المللی شکست می خورد کیف می کنم»؟ پاسخش همینجاست: این جماعت با هرآنچه اعتماد به نفس ملی و «ما می توانیم» یک جامعه را زنده کند مخالف اند. می خواهد هسته ای باشد، می خواهد موشکی باشد یا فوتبال! فرقی ندارد. این جامعه را «توسری خور» می خواهند تا دو دستی تقدیم آمریکا کنند. اما این دوره فوتبال ما معجزه اش همین بود، معجزه بیرانوند در برابر رونالدو، معجزه امیری در برابر پیکه و معجزه یک تیم در تحریم در برابر قهرمانان جهان، اروپا و افریقا همین بود که فریاد زد «ما می توانیم» یک شعار نیست. امتداد آن در فوتبال ما هم دیده می شود. تاریخ نشان داده کشوری که اعتماد به نفس ملی اش را پیدا کند زیر بار تحمیل و زور نمی رود، چه ترکمنچای چه برجام. اما اینها وقتی بر یک ملت تحمیل می شود که اول از همه اعتماد به نفسش را بزنند، اول از همه تحقیرش کنند، توی سرش بزنند. بگویند ایرانی لولهنگ هم نمی تواند بسازد، حد توان ایرانی ساخت آبگوشت بزباش است و قس علی هذا. فوتبال ما این بار این هدیه بزرگ را برای ما به ارمغان آورد و اعتماد به نفس ملی ما را زنده کرد. هر چند فردوسی پور چندماه قبل، وقتی مشخص شد با اسپانیا و پرتغال همگروه شدیم با لحن تحقیر آمیز بگوید خب بهتر است همین الان برنامه را تمام کنیم، یا در بازی با مراکش دائم بگوید ای کاش زودتر بازی تمام شود، اما این ملت به تدریج دارد خود را پیدا می کند، از فوتبال تا هر عرصه دیگری آینده روشن تر از امروز است به شرطی که خود را باور کنیم. ای کاش طارمی آن توپ را گل کرده بود... ✅ @Rajanews_com