بی پناه یان 🔻یکی دو روز قبل از محرم شیخ علیرضا پناهیان را به صورت اتفاقی در جایی دیدم. به او گفتم چند سخنرانی از رهبری، ترغیب مردم به حضور دوباره در موج دوم همدلی و‌ مواسات است، گفتم شما نمیخواهید کاری کنید؟ گفت به نظرم این موضوع مهمی است خیلی خیلی مهمتر از یک بحث اخلاقی یا مقطعی صرف بلکه یک راهبرد مهم برای ظهور است. 🔻یکی از دوستانم از او پرسید شما خودتان نمیخواهید کاری کنید بیشتر از سخنرانی؟ گفت با دوستانم شروع کرده ایم اما چه بسا مجبور شوم دار و ندارم را با دیگران شریک شوم، باید حاضر باشم. 🔻من احساس کردم مقوله مواسات برای او هم خیلی جدی است. این نکته آن روز مرا فوق العاده خوشحال میکرد. به او گفتم ما پویشی را آغاز کرده ایم با عنوان شما با این عنوان موافقید؟ گفت کاش «مردمی» بودن را در عنوان پویش تاکید میکردید. هر هیئت مردمی یک خدمت مردمی. میگفت از مردم نباید غافل شد و فهم و قدرتشان. 🔻پناهیان یکی از شخصیتهای کلیدی معاصر در دهه هشتاد و نود است. او قدرت تاثیر بر جریان انقلابی و هیاتهای ما را داشته. من هم هیچگاه اندیشه های او را بالکل تایید نکرده ام اما این تجربه را دارم که وقتی عده ای ملانقطی میشوند روی یک نفر حتما بحث بیشتر از گفتگوی علمی است. لابد قرار است محیط تاثیر این شخصیت نابود شود. بحث روایی و فقهی و تاریخی و نظام اندیشه ای روی چند سخنرانی و بعد سیل توییتها و یادداشتها ، طبیعی نیست. 🔻این مدل برخورد را قبلا درباره آیت الله مصباح و آیت الله هاشمی شاهردوی و دیگران و دیگران دیده ام. نه اینکه این بزرگواران را نباید نقد کرد نه. بلکه اراده های پشت این نقدها هم مهم است که دیده شود. اگر بنا باشد یک نفر را از جامعه مخاطبش جدا کنند خوب است انتقاداتی را به او ترویج کنند که جامعه مخاطبش بپسندند. 🔻امروز دو جریان بدشان نمیآید پناهیان مرجعیت اجتماعی نداشته باشد، یکی راستهای لیبرال مسلک که از خیلی قبلتر با او درگیر شده بودند و دوم آرمانجویان متحجر که تحت عنوان عدالت خواهی تا کنون خیلی از مفاهیم را به لجن کشیده اند. ولایت و امنیت و آزادی و امروز هم مواسات و‌ همدلی را. @ali_mahdiyan