بُن باز 🏔 برخی خیال میکنند سخنان امیدبخش رهبری و نگاه متفاوت او به صحنه صرفا یک کوری خوانی سیاسی است یا صرفا روحیه دادنی تخیلی به مردم است. در ابتدای دهه پنجاه جوان هیچ کاره در گوشه مشهد در دوران سیاه و تلخ سیطره دولت جبار و خشن و آمریکایی محمدرضا که دست سعودی های امروز را هم از پشت میبست در جنایتکاری، در آن دوران مبانی رفتار خود را بیان میکند. در کتاب میتوانید این مبانی را مطالعه کنید: 🏔 دیدید بعضی ها در دشواریهای زندگی... چه میکنند؟ یکی از چند کار را انجام میدهند: یا دشمن میشوند یا ...عملا راهی و روالی پیش میگیرند ...باطنا تسلیم دشمن میشوند. 🏔راه دیگر این است که به زندگی خود خاتمه بدهند آن جنابی که وقتی به حکومت میرسد مثلا از اطراف گربه رقصانهای بین المللی او را به ستوه میآورند ....خسته میشود بیچاره میشود و میکند. 🏔اما برای انسان با خدا در دیگری در بن بست ها باز میشود که باز شدن آن در ، درهای دیگر را درهای شرافت کش را به روی او میبندد. آن در چه دری است؟ در توکل به خدا....همه بن بست ها با دست قدرت خدا است. 🏔بن بست از بالاتر؟ ...به خاطر غفلت چند تا سرباز یک عده از جلو حمله میکنند یک عده از پشت...یک لشکر بی سلاح و بی جهاز در یک چنین مواقعی چه میکنند؟ فرار 🏔از نقشه های خیلی روشن و از دستهای رو شده شیطان یکی این است: زودتر از موعد شکست جبهه الهی و رحمانی را اعلام بکند. 🏔آدم با توکل در اینجا مثل چه کسی عمل میکند؟ مثل امیرالمومنین... 🏔آن کس که توکل را دست بر روی دست گذاشتن، به امید آینده مجهول بی تلاش نشستن ایمان خود را از نیروی خود سلب کردن معنا میکند.... این چنین آدمی یا توکل را نمیفهمد و اسلام سرش نمیشود ... یا نه میفهمد شرف سرش نمیشود... 🌺صفحات 66 تا 69 کتاب. سخنرانی سال 1353 در مشهد. https://eitaa.com/ali_mahdiyan