بانوی وحی! هستی پیغمبر! در خانه ی تو عشق فراوان است از کوه نور غار حرا می گفت: إقرأ... که خانه، خانۀ قرآن است تابیده نور وحی به تقدیرت، خورشید و ماه یکسره تسخیرت بی شک شکوه آیۀ چشمانت، با اولین نگاه مسلمان است در خانۀ تو نورِ علی نور است، بال فرشته فرش قدم هایت قرآن بخوان و سورۀ کوثر را، تفسیر کن، که خانه چراغان است سجاده را به سمت خدا وا کن، در آینه دوباره تماشا کن: تسبیح پاره پارۀ اشک تو، معراج عاشقانۀ باران است چادر نماز لیلةالاسرا را، وقت دعا دوباره گل افشان کن آیینۀ حدیث کسایی تو، آیینه‌ای که طلعت ایمان است بانوی شاعرانه ترین ایجاز، اعجاز وحی نامۀ بیت النور وقتی که واژه های تو را دارم، حتی سرودن غزل آسان است س