#روزنوشت
شهرستانیم و خانمم را آوردهام در حوزهعلمیه اینجا به عنوان مهمان امتحان بدهد. حیاط خیلی بزرگی هم دارد. نیم ساعتی در ماشین منتظر بودم که معممی با دناپلاسش بوق زد
ماشینت رو بیار عقب، جات بگذارم و تو پشت من پارک کن! به احترام ریش سفیدش جابهجا کردم و گفتم "ببخشید کارمان گیر بود، مگرنه اصلا پایمان را اینجا نمیگذاشتیم!"
رفت.
(نیمساعت بعدش هم آمد، بدون اینکه نگاه کند، سوار ماشینش شد و دنده عقب گرفت که یعنی برو کنار دربیارم!)
یک ربع بعد، یک خانمی به قصد خروج رد شد. دید در ماشین نشستم، دوباره برگشت. ظاهرا از مسئولین مدرسه بود. تعارف کرد
تشریف بیارید داخل؛ پذیرایی بشید؛ پذیرایی حوزه است، تبرک است؛ اتاق داریم؛ میخواهید بیاریم همینجا؟
تشکر کردم.
رفت.
֍ میخوام بگم
#شعور دُر گرانی است! ربطی هم به زن و مرد و معمم و مکلا نداره. معالاسف، مدرک و تحصیلات رسمی هم نقش مستقیمی در شعور نداره.
هیچی. همین.
@aliebrahimpour_ir ۱۴۰۲.۰۵.۲۵ - ۰۹:۴۳