....ادامه پست قبل
رسیدن مرد، پریدن پرندهها و جهش نافرجام گربه خیلی سریع پشت سر هم اتفاق افتاد.
خیلی وقتا توی زندگی هممون پیش اومده که چیزی از نظر معادلات فکری ما بد بوده و ناخوشایند، ولی بعدها متوجه شدیم چقدر اون چیز برامون خیر داشته. و بالعکس، چیزی رو با تمام وجودمون میخواستیم و بعدها فهمیدیم چقدر خوب شد اون خواستمون محقق نشد.
خلاصه این که درسته باید عملکرد خوبی داشته باشیم، درسته که باید حواسمون به نترسوندن پرندهها باشه... ولی پشت همه اینها اعتماد به خدای مهربون لازمه. در نهایت اونه که همه چیو میدونه و اونه که پایان همهچیو میچینه.
همین اعتماد بهم میگه درسته که اون صحنه گربه ناکام موند، ولی از یه جای بهتر خدا روزیشو میده احتمالا.
خدایا ببخشید که من آدمم و عجول... ولی خوبه که تو خدایی و این همه مهربون.
برای شما کی اتفاق افتاده که خدای مهربون رو همه کاره ببینید و بهش تکیه کنید؟
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6