همون طور که احتمالا میدونید، در دهه شصت ورود ماشین به کشور ممنوع بود و به ندرت پیش میومد که ماشین جدیدی ببینیم. همه خیابون‌ها در سیطره خودروهای ژاپنی، اروپایی و آمریکایی قدیمی از دهه ۵۰ تا دهه ۷۰ و یا حداکثر ۸۰ میلادی بودند و غیر از اونها، بقیه عمدتا همه پیکان و رنو۵ بود. حاجی بازاریا معمولا تویوتا سوار میشدن و بعضیاشون مرسدس. بچه پولدارا عشق ب ام و بودن. مخصوصا مدل تند و تیز ۲۰۰۲ و ۳۲۰. ماشینهای جنرال موتورز مثل بیوک و کادیلاک هم بیشتر دست یه قشر خاصی بود که هنوز توی حال هوای دوره قبل از انقلاب زندگی میکردن و عشقشون ماشینای بزرگ آمریکایی بود. بعد از حمله عراق به کویت، و باز شدن مرزها به روی آوارگان جنگی، ناگهان شهر ماشینهای متفاوت و جدیدتری به خودش دید. برای ما بچه‌ها که ماشینهای خیلی کمی دیده بودیم و رویای ماشین و ماشین بازیمون محدود به تعدادی عکس چاپ شده روی کارتهای بازی بود، این فرصت مغتنم بود که چیزهای جدیدی ببینیم و طبیعتا ذوق کرده بودیم. یکی از کارهایی که در عالم کودکی انجام میدادیم، خوندن آخرین عدد صفحه کیلومتر ماشین بود و فکر میکردیم اون عدد حداکثر سرعت اون ماشینه!! توی هر کوچه و خیابونی میرفتی، چندتایی پسر بچه میدیدی که سرشون چسبیده به شیشه ماشینه! دیدن تعداد زیاد کلیدها و اهرمهای داخل ماشین هم خیلی هیجان انگیز بود. چقدر دلم میخواست ما هم پیکانمون رو میفروختیم و یکی از اون ماشین خارجیای خوشگل میخریدیم! ‌ ‌ @alimiriart عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6