بحث روايتى سوره از تفسير شریف المیزان قسمت 1⃣ در تفسير برهان از شيخ طوسى از ابوذر روايت آورده كه گفت : به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشتم يا رسول اللّه آيا شب قدر شبى است كه در عهد انبياء بوده و امر بر آنان نازل مى شده و چون از دنيا مى رفتند نزول امر در آن شب تعطيل مى شده است ؟ فرمود: نه بلكه شب قدر تا قيامت هست. مؤلف: در اين معنا روايات زيادى از طرق اهل سنت نيز آمده. و در مجمع البيان است كه از حماد بن عثمان از حسان ابن ابى على نقل شده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام) از شب قدر پرسيدم، فرمود در نوزدهم رمضان و بيست و يكم و بيست و سوم جستجويش كن. مؤلف: در معناى اين روايات رواياتى ديگر نيز هست، و در بعضى از اخبار ترديد بين دو شب شده، يكى بيست و يكم و ديگرى بيست و سوم، مانند روايتى كه عياشى از عبد الواحد از امام باقر (عليه السلام) روايت كرده. و از رواياتى ديگر استفاده مى شود كه شب قدر خصوص بيست و سوم است، و اگر معينش نكرده اند به منظور تعظيم امر آن بوده، تا بندگان خدا باگناهان خود به امر آن اهانت نكنند. مؤلف: حديث جهنى كه نامش عبد اللّه بن انيس انصارى بود، از طرق اهل سنت نيز روايت شده، و سيوطى آن را در الدر المنثور از مالك و بيهقى نقل كرده. و در كافى به سند خود از زراره روايت كرده كه گفت : امام صادق (عليه السلام) فرمود: تقدير در نوزدهم و ابرام در شب بيست و يكم و امضا در شب بيست و سوم است . مؤلف: در اين معنا هم روايات ديگرى هست. پس معلوم شد آنچه همه روايات مختلفى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) وارد شده در آن اتفاق دارند اين است كه : شب قدر تا روز قيامت باقى است، و همه ساله تكرار مى شود، و نيز ليله القدر شبى از شبهاى رمضان، و نيز يكى از سه شب نوزده و بيست و يك و بيست و سه است. و اما از طرق اهل سنت روايات به طور عجيبى اختلاف دارند كه به هيچ وجه نمى شود بين آنها را جمع كرد، ولى معروف بين اهل سنت اين است كه شب بيست و هفتم است، و در آن شب بوده كه قرآن نازل شده. از خوانندگان محترم هر كه بخواهد آن روايات را ببيند بايد به تفسير الدر المنثور و ساير جوامع حديث مراجعه كند.