زندگی با قرآن ۲۴ مهر ۱۴۰۲ «وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» قتال به اين معناست كه انسان، از شرايط عادى و رفاهى زندگيش خارج مى شود و در مقابله با شرايط سخت پيش رويش، به دليل بودن در مسير الهى، قرار مى گيرد و اين امر، منجر به قتال و مقاتله مى شود. مجبور است با دشمن، زخمى شدن، مرگ و مشكلات سختى دست و پنجه نرم كند. اين مبارزه و قتال جايگاه عظيمى در حركت انبياء داراست. چه بسا پيامبرانى كه «ربيون كثير» همراهشان به مبارزه مى پرداختند؛ ربيون كسانى هستند كه «علم و عمل» را با هم آميخته اند و به مرحله ى بلندى در اين مسير رسيده اند. بدون قتال و مبارزه با اين شرايط و قرار گرفتن در سختيها، عموما امكان همراهى با انبياء وجود ندارد و هميشه شرايطى از سختى و ناراحتى در مقابل انسان هست. اگرچه قتال به معناى جنگ، ممكن است در هر زمانى براى ما امكان نداشته باشد، اما بدون قرار گرفتن در آن شرايط، امكان همراهى با انبياء نيست! «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» آيا امكان دارد به بهشت ايمان وارد شويد، اما خداوند مجاهد و صابر شما را نشناسد؟! شناخت مجاهد و صابر، هميشه در جنگ و شرايط سخت نيست، ما پيوسته در درون خود در چنين شرايطى قرار داريم و مى توانيم آن شرايط سخت، قتال و حالت جهاد و صبر را در زندگى عادى خود ببينيم؛ ببينيم آيا از جمله كسانى هستيم كه اهل جهاد و صبر هستند؟ ببينيم آيا وقتى در مقام قتال با مخالفين قرار گيريم، همراه با پيامبر مى شويم و از كسانى هستيم كه «مَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا» ضعف و سستى بر ما حاكم نمى شود و در نتيجه از صابرين هستيم؟ يا از كسانى هستيم كه غرق در رفاه دوستى و سستى اى هستند كه ناشى از گرفتار شدن در جهان مادى، زندگى روزمره و تشتت هاست و در دور قمرى كه به ما اجازه ى انديشيدن و توجه به نفس نمى دهد، گرفتار تمايلات و شهوات و حب و بغضى هستيم؟ اگر در سرزمينى، ديگرانى در حال جنگ و مبارزه و در سخت ترين شرايط هستند، اگرچه كه ما نتوانيم بطور مستقيم به آنها كمك كنيم، مى توانيم خود را جاى آنها قرار دهيم و بسنجيم در همين زندگى خود، آيا آماده ى اين مسير هستيم؟ يا از كسانى هستيم كه وهن و استكانت بر سرتاسر وجودمان حاكم است؟ اين نگاه به خود و درك و فهم اينكه از كدام دسته هستيم، امر سختى نيست. كسانيكه دورادور هستند و كمكى از دستشان بر نمى آيد، اما حقيقتشان آماده ى اين مسير، آماده ى قتال و مبارزه با شرايط سخت هست و پيوسته در حال جهاد با امر درونى هستند، كه اين جهاد درونى از جهاد بيرونى، عظيمتر و سخت تر و با فضيلت تر است، اينها در فضيلت آن نبرد بيرونى مشاركت دارند. ما پيوسته و بطور روزمره، بايد محاسبه داشته باشيم كه جزو كدام دسته هستيم؟ وقتى در سرزمينى ديگر، افرادى در سخت ترين شرايط در حال جنگ هستند، ما در همين سرزمين خود، قادريم درك كنيم كه آيا در اين منازعه، همراه آنها هستيم يا بر ضد آنها و يا ساكت؟! آيا جزو كسانى هستيم كه خداوند ما را صابر مى داند و جزو «ربيون» يا از فراموشكاران؛ «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ» پيامبر(ص) محور همه ى نيكى هاست، اما او تنها، علامت، نشانه و رسول است و در سرزمينى كه او نيست، مسيرش هست. وقتى ما در توجه به ايشان هستيم و سعى مى كنيم خود را به ايشان برسانيم و علاقمنديم كه پيرو و مجاورشان باشيم، بايد اين سوال را همواره از خود بپرسيم كه آيا در زمانيكه او حضور ندارد، تابعش هستيم يا باز مى گرديم به همان حالت قبليمان كه غرق شدن در زندگى روزمره ى پر از غفلت و تباهى و حب و بغض است؟ «وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ» كسى كه اين مسير را طى مى كند، بزودى نتيجه اش را مى بيند؛ نتيجه چيز عجيب و دورى نيست، در همين جهان حاصل مى شود و قابل مشاهده است. آنچه در جهان ديگر رخ مى دهد كشف همين حقيقتى است كه همين الان در حال رخ دادن است. اگر ما اين مسير را طى كنيم، بسرعت و بشدت و با كمال وضوح نتيجه را مى بينيم. @Allaamehwisdom