بت‌های خدایی «وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّـهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ» (عنکبوت-۲۵) «وثن» یعنی بت؛ می‌فرماید بتی را درست می‌کنید که «من دون الله» است! اصلا مگر بت «من الله» هم داریم؟! یعنی بتی که خدا آن بت را تایید کرده باشد! در آخر آیه هم می‌فرماید بعد از این به نقطه‌ای می‌رسید که در آخر کار یکدیگر را لعن می‌کنید. این تعبیر برای زمان غیبت از امام علیه‌السلام به ما رسیده: به خدا قسم فرج را نخواهید دید تا اینکه همدیگر را لعن کنید (یعنی مقابل هم قرار می‌گیرید). در آیه بالا هم منظور از بتْ شخص هست، اشخاصی را برای خودتان علم می‌کنید و آن‌ها را می‌پرستید، شیفته آن‌ها هستید؛ گاهی اوقات استاد دانشگاه، گاهی همسر، گاهی یک مجتهد... این لعن یکدیگر که امام به آن اشاره کرده‌اند برای همین بت‌هایی هست که ما انسان‌ها برای خود ساخته‌ایم و شخصیت‌هایی است که می‌پرستیم. تا زمانی‌ که نفسانیت برای انسان هست، حتی اگر استادی هم برای خود پیدا کند، استادْ نفس خودش است. انسان اگر روی خودش کنترل نداشته باشد ممکن است امام حسینی برای خودش بسازد که امام حسینِ نفس خودش را دوست داشته باشد، نه امام حسین حقیقی را! امام حسین حقیقی فدای امر به معروف و نهی از منکر و نماز و حقیقت و معرفت شد. چطور ممکن است یک مداح و یک قمه‌زن و یک سینه‌زن و یک اشک‌ریز، قدمی به امام نزدیک شود و هرزگی زبان داشته باشد، هرزگی مجلس داشته باشد و فقط دور هم جمع شوند و سینه بزنند و اشکی بریزند! البته که آن‌ها کریم هستند قبول می‌کنند، ما در کرامت آن‌ها حرفی نداریم؛ حتی اگر فردی نود و نه درصد آلودگی داشته باشد و فقط یک درصد از آن محبت باشد آن‌ها قبول می‌کنند. موضوع قبولی آن‌ها نیست. فاصله ما با امام زمان علیه‌السلام فاصله معرفتی و عقلی است. اگر نماز ما عقل ما را زیاد نکند، معرفتمان را زیاد نکند، اگر قرآن خواندن و دعا کردن‌مان فاصله ما با حضرت را کم نکند، این همان بت‌هایی است که برای خودمان درست کردیم. از امامان  و حضرت زهرا سلام الله علیها آن درصدی که مورد عنایت خداوند تبارک و تعالی باشد برای انسان از امامت بهره دارد و بقیه آن بت است. مثلا علی‌الله‌ی‌ها که برای امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیشتر از مقداری که خدا برایش ارزش قائل بوده، ارزش قائل هستند. این بت هست و فرقی نمی‌کند. خود خدا فرمود: علی مخلوق و عبد و بنده و ذلیل من است، نسبت به اسم و نه نسبت به ذات. اسم میلیون‌ها علی می‌تواند خلق کند، علی علیه‌السلام خودش مقهور آن اسم هست، ذات که جدا. حالا بعضی‌ها علی را خدا بدانند این بت است و فرقی نمی‌کند. هر چقدر به زمان ظهور امام زمان علیه‌السلام نزدیک می‌شویم غربت فراگیر می‌شود، شناخت پیچیده‌تر می‌شود. نفاق فراگیر‌تر می‌شود. نفاق و اهل نفاق گسترش پیدا می‌کند. لذا کسی تا در وجود خودش آن نفسانیت‌هایی که مدیریت وجودی‌اش را به عهده گرفته پیدا نکند خداوند بازتر عمل می‌کند. مثل همان تعبیر برای بیداری نماز شب و نماز صبح که در روایت هست که هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه در شب برای نماز شب صدایش می‌کنند؛ یک‌بار، دوبار، چندبار. اگر لطیف باشد با همان صوت که صدایش می‌کنند بیدار می‌شود؛ لطیف نباشد، لگدش می‌زنند، مثلا بچه داشته باشد شروع به گریه می‌کند، خواب را بر او مسلط می‌کنند، جن را بر او مسلط می‌کنند که بیدار شود. بیدار نشود شیطان می‌گوید تو به درد بیداری نمی‌خوری، بخواب و ... بیداری هویتی هم همین‌طور است؛ یا با همسر و فرزند به بیداری می‌رسد یا اجتماع یا ریاست‌ها و مدیریت‌های کاذب که تجلیات وجود خودش هستند؛ و اگر باز هم فرد بیدار نشد با دشمن سعی در بیدار شدن فرد می‌شود. تا این حقیقت آشکار نشود این فراز و نشیب‌ها هست. 💬 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) @Allaamehwisdom