⬇️ ادامهٔ «پست قبل»: مرحوم‌ محدّث‌ قمی نقل‌ كرده‌ است‌ از كتاب‌ «مصابيح‌ الأنوار»: قَالَ: بَلَغَنَا أَنَّ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلامُ اشْتَهَی‌ كَبِداً مَشْوِيَّةً عَلَی خُبْزَةٍ لَيِّنَةٍ. فَأَقَامَ حَوْلاً يَشْتَهِيهَا. ثُمَّ ذَكَرَ ذَلِكَ لِلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَ هُوَ صَآئِمٌ يَوْمٌ مِنَ الأيَّامِ، فَصَنَعَهَا لَهُ. فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَفْطُرَ قَرَّبَهَا إِلَيْهِ، فَوَقَفَ سَآئِلٌ بِالْبَابِ. فَقَالَ: يَا بُنَيَّ! احْمِلْهَا إلَيْهِ! لَا نَقْرَأَ صَحِيفَتَنَا غَداً: أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي‌ حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا! [1] «گفته‌ است‌: به‌ ما چنين‌ خبر رسيده‌ است‌ كه‌ روزی أميرالمؤمنين‌ عليه‌‌السّلام‌ اشتها كردند كه‌ جگر كباب‌ شده‌ و يا بريان‌ شده‌ای را با نانِ نرم‌ بخورند. همينطور اين‌ امر طول‌ كشيد و يک سال‌ بر آمد كه‌ پيوسته‌ حضرت‌ اين‌ اشتها را داشتند ولی ابراز نمی‌نمودند. پس‌ از يک سال‌ در حاليكه‌ روزی از روزها روزه‌ بودند، به‌ حضرت‌ امام‌ حسن‌ عليه‌‌السّلام‌ اين‌ مطلب‌ را بازگو كردند. امام‌ حسن‌ برای آن‌ حضرت‌ آماده‌ ساخت‌. و چون‌ هنگام‌ افطار رسيد و امام‌ حسن‌ اين‌ طعام‌ را به‌ نزد پدر گذارد كه‌ ناگهان‌ سائلی در خانه‌ سؤال‌ نمود. حضرت‌ فرمودند: ای نور ديدۀ‌ من‌! اين‌ طعام‌ را بردار و به‌ سائل‌ بسپار! برای آنكه‌ ما در فردای قيامت‌ در صحيفهٔ اعمال‌ خود نخوانيم‌ كه‌: شما طيّباتِ خود را در زندگی دنيا و پست‌ خود از بين‌ برديد! و در اين‌ حيات‌ دَنیّ و ناقابل‌، شما با طيّبات‌ خود استمتاع‌ نموده‌ و بهرمند شديد!» حضرت‌ در اين‌ بيان‌ استشهاد فرموده‌اند به‌ آيه‌ٔ 20، از سورۀ‌ 46 از سورۀ‌ الاحقاف‌: وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَی النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَـٰتِكُمْ فِي‌ حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُم‌ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَونَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي‌ الأرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِمَا كُنتُمْ تَفْسُقُونَ. «و روز قيامت‌ روزی است‌ كه‌ مردمان‌ كافر را بر آتش‌ عرضه‌ می‌دارند، و چنين‌ به‌ آنها خطاب‌ می‌شود كه‌: شما طيّبات‌ و چيزهای پاكيزه‌ و نفيس‌ خود را در زندگانی دنيا از بين‌ برديد و مصرف‌ نموديد! و با آنها استمتاع‌ كرديد؛ و بنابراين‌ در مقابل‌ استكباری كه‌ در زمين‌ به‌ ناحّق‌ نموديد و بواسطهٔ فسقی كه‌ كرديد و تجاوزی كه‌ نموديد، امروز به‌ عذاب‌ ذلّت‌‌آميز و اهانت‌‌بخش‌ و پَست‌ و خوارساز خدا پاداش‌ داده‌ می‌شويد!» ملاحظه‌ بفرمائيد: علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ كه‌ خليفهٔ مسلمين‌ است‌ و حاكم‌ بر جهان‌ اسلام‌، دلش‌ ميل‌ به‌ جگر بريان‌ كرده‌، و يک سال‌ می‌گذرد كه‌ پيوسته‌ با اين‌ اشتها دست‌ به‌ گريبان‌ است‌[2] و حال‌ و وقت‌ و مجال‌ آن‌ را ندارد، و آنقدر بی‌اعتناست‌ كه‌ وقت‌ و حال‌ خود را برای اين‌ امور حتّی‌ در مدّت‌ طول‌ يک سال‌ به‌ يک جمله‌ كه‌ بگويد: جگر بريان‌ می‌خواهم‌ ندارد. و خليفهٔ اسلام‌ و مسلمين‌ در حال‌ روزه‌ پس‌ از يک سال‌ در وقت‌ افطار كه‌ در برابرش‌ مطلوب‌ خود را می‌بيند، دست‌ دراز كردن‌ و لقمه‌ برداشتن‌ را با وجود سائل‌ بر دَم‌ دَر، اشتغال‌ به‌ حيات‌ پست‌ و استمتاع‌ به‌ طيّبات‌ در زندگی حيوانی و دونِ مقام‌ انسان‌ می‌بيند و از او می‌گذرد. و نه‌ آنكه‌ بگويد: نيمی از اين‌ را به‌ اين‌ سائل‌ بده‌! بلكه‌ می‌فرمايد: اين‌ ظرف‌ خوراک را بردار و همه‌ را به‌ او بده‌! سائل‌ سير و گوارا بخورد و ما تماشا كنيم‌؛ كه‌ اين‌ حيات‌ عُلياست‌، اين‌ زندگانی والا و بالا و عالی‌رتبه‌ است‌، اين‌ زندگانی انسان‌ و در صراط‌ مستقيم‌ انسانيّت‌ است‌ كه‌ انسان‌ ايثار كند و به‌ سائلی كه‌ گرسنه‌ است‌ و يا گرسنه‌ نيست‌ ولی طلب‌ طعام‌ می‌کند، از غذا مُشتَهای خود كه‌ سالی در فكر تهيّه‌ٔ آن‌ بوده‌ و اينک در حال‌ روزه‌ می‌خواهد تناول‌ كند بگذرد و به‌ سائل‌ دهد. 📚معادشناسی، ج۸، ص۳۶ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1ـ «سفينة‌ البحار» طبع‌ سنگی، مادّۀ‌ كبد، ج‌2، ص‌458. 2ـ از اينكه‌ يک سال‌ طول‌ كشيد و حضرت‌ حال‌ و مجال‌ گفتن‌ را نداشتند معلوم‌ می‌شود كه‌ اين‌ داستان‌ در حال‌ خلافت‌ بوده است‌ كه‌ پيوسته‌ مشغول‌ اصلاح‌ امور مسلمين‌ بوده‌اند. 🆔 @allame_tehrani