🔰منتخبی از بخش دوّم کتاب (سلوک و عرفان):
ـ مقام و منزلت و اوصاف أولیاء الهی و انسان کامل.
ـ تصوّر مقامات اولیاء خدا برای غیرکاملین ممکن نیست.
ـ مرحوم علّامه مصداق حقیقی انسان کامل بودند.
ـ شواهدی بر وصول مرحوم علّامه به قلّهٔ توحید با وجود شدّت کتمان ایشان.
ـ دو شاخصهٔ عمده برای موفقیّت مرحوم علّامه در طیّ طریق الی الله.
ـ به فعلیّت رسیدن استعدادهای مرحوم علّامه به عنایت پروردگار و لطف اساتید بود.
ـ رفع حجاب زمان و مکان برای اولیاء خدا.
ـ حقیقت ولایت تعدّد بردار نیست.
ـ مقام شیعیان کامل در سیر طولی و عرضی نسبت به ائمّه علیهمالسّلام.
ـ إکمال ایمان با ورود در تحت ولایت اولیاء خدا.
ـ شدّت عشق و محبّت مرحوم علّامه به مرحوم حدّاد.
ـ آثار رفاقت فی الله در سیر انسان.
ـ اختلاف سعهٔ اولیاء خدا با یکدیگر.
ـ لزوم بیداری سحر و بینالطّلوعین برای سالکین راه خدا.
ـ سؤالی از مرحوم حدّاد دربارهٔ عشق و محبّت به پروردگار.
ـ آثار طلوع عشق حضرت ربّ بر قلب سالک.
ـ استاد، گاهی بذر اسفار أربعه را یکجا در دل سالک قرار میدهد.
ـ عامّهٔ مردم خدای خیالی خود را پرستش میکنند.
ـ تسلیتنامهٔ مؤلّف به مرحوم علّامه بعد از رحلت مرحوم حدّاد و پاسخ نامه.
ـ تسلّط اولیاء خدا و مرحوم علّامه بر نفوس.
ـ اولیاء خدا به وساطت امام علیهالسّلام به مقام قرب میرسند.
ـ نمونهای از حلّ مشکلات توسّط مرحوم حدّاد.
ـ نحوهٔ علم و اطّلاع ائمّه علیهمالسّلام و اولیاء الهی از عالم کثرت.
ـ التفات تفصیلی استاد نسبت به امور شاگرد، در صورت ارادهٔ اوست.
ـ مرحوم حدّاد: آقا سیّد محمّدحسین، سیّدالطائفتین است.
ـ دفاع و پاسداری کمنظیر مرحوم علّامه از حریم توحید و ولایت.
ـ طریقهٔ سلوکی و عرفانی علّامه.
ـ ثمرات وصول به شیخ و راهنمای طریق.
ـ اکثر انسانها کال و نارس از دنیا میروند.
ـ راه وصول به معرفت خداوند، فناء و اندکاک أنانیّت انسان است.
ـ کیفیّت سیر نزولی و صعودی سالک الی الله.
ـ کیفیّت بقاء بعد از فناء.
ـ در مقام فناء نه کمالی هست و نه ادراک و معرفتی.
ـ معرفت تامّ ممکن به واجب تعالی محال است.
ـ محامل صدور گفتار: «أناالحقّ»، از برخی اولیاء و سالکین الی الله».
ـ عجز عارف از معرفت حقیقی خداوند، با لحاظ تعیّن او.
ـ فناء مقامی از مقامات سالک نیست.
ـ نحوهٔ حرکت انسان در عالم و رسیدن او به فناء ذاتی.
ـ نظر مرحوم علّامه امکان إفناء ذاتی سالک بدست خداوند یا یکی از اولیاء الهی است.
ـ همهٔ انسانها به درجهٔ لقاء و فناء خواهند رسید.
ـ تفاوت ادراک مقام فناء و بقاء در حال حیات جسمانی و بعد از مرگ.
ـ هیچ حجابی از حجاب نفس و انانیّت سختتر نیست.
ـ لقاء خدا فقط با طلوع نور عشق خدا ممکن است.
ـ راه تحصیل عشق، التزام به دستورات شریعت و مراقبه است.
ـ ازدیاد محبّت، با مرور محبّت خدا در دل.
ـ اقسام و آثار ذکر.
ـ گفتن برخی از اذکار، احتیاج به اذن خاصّ دارد.
ـ تعیین نوع و عدد ذکر محتاج احاطهٔ تام استاد بر شاگرد است.
ـ سیر آرام و لطیف سالک نشانهٔ کمال استاد است.
ـ نحوهٔ جمع بین ذکر دائمی خدا و انجام امور روزمرّه.
ـ رابطهٔ ذکر با نفی خواطر و فکر.
ـ احتیاج سالک به توسّل و استمداد از اهلبیت علیهمالسّلام در همهٔ احوال.
ـ مرحوم علّامه: جای جای زمین و خاک مشهد بوسیدن دارد.
ـ فقط استاد خبیر، کشف حقیقی را از کشف باطل تشخیص میدهد.
ـ قریبالوقوع بودن ظهور حضرت ولیّعصر عجّلالله فرجه الشّریف.
ـ فرمایش حضرت آیةالله انصاری همدانی دربارهٔ سفیانی و ظهور.
ـ ملاقات آیةالله سیّد موسی صدر با عثمان بن عنبسه در ارتش سوریه.
ـ تأخیر در ظهور برای کسی که امام خود را شناخته ضرری ندارد.
ـ معنای اخلاص و ضرورت آن در سلوک إلی الله.
ـ عامل حرکت سالک، محبّت و ارادت به استاد.
ـ از آفات سلوک، تبعیض در انجام دستورات استاد است.
ـ حدود مماشات استاد با شاگرد.
ـ راههای شناخت استاد عام و پیبردن به کمال او.
ـ سلسلهٔ عرفانی مرحوم علامه والد.
ـ عدم جواز دستور گرفتن همعرض از چند استاد.
ـ استاد در همهٔ حالات در قلب و باطن خود متوجّه شاگرد است.
ـ زن و مرد در رسیدن به عالم قدس و توحید با هم تفاوتی ندارند.
ـ رفقای طریق، دقائق آداب سلوک را به یکدیگر میآموزند.
ـ تشدید نشاط و عشق به خداوند در جلسات ذکر خدا.
ـ معاشرت بیحساب و کتاب، ازدستدادن سرمایهٔ سالک است.
ـ لزوم استفادهٔ سالک از فیض بیداری شب و بیداری بینالطلوعین.
ـ برای رسیدن به توحید پروردگار باید مرارتها را تحمّل نمود.
ـ تا یک ذرّه انانیّت در انسان هست محال است به حقیقت برسد.
ـ قیاس اهل توحید با اهل کشف و کرامات قیاس معالفارق است.
ـ مکاشفات و کرامات دلالت بر کمال سالک یا عدم آن ندارد.
ـ سالک الی الله، به مادون معرفت ذات خداوند قناعت نمیکند.
🆔
@allame_tehrani