↩️ ادامـــهٔ «پست قبل» واقعيّت‌ قضيّه‌ اينست‌ كه‌ ما هنوز مصمّم‌ به‌ اجرای ضوابط‌ اسلامی در بعضي‌ از مسائل‌ كشور نشده‌ايم‌. اگر چنين‌ بود شايد قضايا فرق‌ می‌كرد. مثلاً فرض‌ می‌كنيم‌ اگر از ابتدای انقلاب‌ بطور جدّی برنامه‌ريزی می‌كرديم‌ برای تربيت‌ پزشک زن‌، امروز با اين‌ گرفتاری روبرو نبوديم‌ كه‌ زنان‌ متديّن‌ ما با گرفتاری عصبی شديد به‌ دكتر مرد مراجعه‌ كنند. ولی در حقيقت‌ آنطور كه‌ بايد و شايد در پی اين‌ واقعيّت‌ نبوده‌ايم‌.» باری، من‌ از جناب‌ نگارندۀ سرمقاله‌ تقاضا دارم‌ به‌ بيرون‌ كشيدن‌ دختران‌ از خانه‌ و ورودشان‌ در محافل‌ و مجالس‌ و صنايع‌ سنگين‌ و علوم‌ غير مربوطه‌ به‌ نيازمندی‌های آنان‌ در كادر پسران‌ و برادران‌، تسريع‌ نكنند كه‌ نتيجه‌، همين‌ نتيجۀ مأخوذۀ از شمارۀ‌ اخير مجلّۀ «كلمۀ دانشجو» می‌باشد. و بنده‌ مخصوصاً اين‌ مطالب‌ را از آن‌، در اينجا نقل‌ كردم‌ تا بدانيد حكومت‌ اسلامی ايران‌، نه‌ تنها هنوز مشكل‌ دختران‌ را حلّ ننموده‌ است‌، بلكه‌ مشكلاتی بعين‌ مشكلات‌ پيشين‌ برايشان‌ به‌ ارمغان‌ آورده‌ است‌. و اگر مثلاً از ابتداء به‌ مانند و مشابه‌ گفتار معاونت‌ محترم‌ فرهنگی دانشگاه‌ عمل‌ می‌نمودند، بسيار آسان‌ و راحت‌ مسأله‌ حلّ شده‌ بود. امّا ايشان‌ پنداشتند راه‌ غير از اين‌ است‌؛ رفتند و به‌ بن‌بست‌ رسيدند. در پی آب‌ بودند، سر از سراب‌ برآوردند. 📚 رسالهٔ نکاحیه، ص190 🆔 @allame_tehrani