💫 منزلت انسان در اشعار سعدی
... و سعدی شیرازی چه خوب مقام و منزلت آدمی را در غزل معروف و مشهور و موعظهآمیز خود بیان کرده است:
تن آدمی شریفست به جان آدمیّت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیّت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیّت
خور و خواب و خشم و شهوت، شَغَب است و جهل و ظلمت
حَیَوان خبر ندارد ز جهان آدمیّت
به حقیقت آدمی باش و گرنه مرغ باشد
که همین سخن بگوید به زبان آدمیّت
مگر آدمی نبودی که اسیرِ دیو ماندی
که فرشته ره ندارد به مکان آدمیّت
اگر این درندهخوئی ز طبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیّت
رسد آدمی به جائی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حدّست مکان آدمیّت
طیَران مرغ دیدی، تو ز پایبند شهوت
بدر آی تا ببینی طیران آدمیّت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیّت (۱)
همانطور که گفتیم معاد ضروری است؛
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. «ما همه مِلک طِلق خدا هستیم و ما بازگشتکنندگان بسوی او میباشیم.» آن عالم چه عالمی است؟ عالم ظهور و بروز.
یَوْمَ تُبْلَی السَّرَآئِرُ روزی است که سرائر منکشف میشود. سرائر جمع سریره است، و سریره به معنای سرّ و راز است؛ یعنی دلها و باطنها. در آنروز آن سرّ و باطن و کمون نفس و نیّت انسان منکشف میگردد و واضح بروز دارد.
گویند هدهد آنقدر چشم تیزبینی دارد که چون بر فراز آسمان به پرواز درآید، آب را در طبقات تحتانی زمین میبیند؛ ولی ما نمیتوانیم ببینیم. چون ما بخواهیم آب را بدست آوریم باید زمین را بشکافیم، و چه بسا اتّفاق افتاده است که زمین را شکافتهایم و آب نیافتهایم و محتاج به کند و کاوش در محلّ دیگری شدهایم.
ولی چون چشم هدهد حادّ است (یعنی تیزبین) امواج انعکاس شعاع نور چشم او از طبقات زمین عبور میکند و به آب میرسد؛(۱) این از خواصّ چشم هدهد است.
ما امروز چشم خود را باز میکنیم و غیر از شخصی که مواجه با ماست کسی دیگر را نمیبینیم، امّا خدا به رسولش میفرماید:
فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ.(۲) «امروز چشم تو حادّ است، حدید و تیزبین است.»
ما پرده را از روی چشمان تو برداشتیم، و میبینی آنچه را که دیگران نمیبینند؛ ظاهر و باطن، شهادت و غیب، ذهن و عقیده، و فکر و نیّت، و علوم گذشته و آینده،
ما کانَ و ما یَکون و ما هُوَ کائن، از همه اطّلاع داری!
این برای چیست؟ برای اینست که:
وَ أَشْرَقَتِ الأرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا؛ زمینِ دل و سرّ و صُقْع نفس رسولالله به اشراق نور پروردگارش روشن و منوّر شده است.
یک وقت زمینِ خارج روشن میشود، مانند تابش خورشید؛ و یک وقت زمین دل به نور خدا روشن میگردد؛ آنهم زمین است. در قیامت زمین دلها روشن میشود، و سرائر و مخفیّات از خفا بیرون آمده و در برابر روشنائی نور خدا و به نور خدا نورانی میشوند.
و محصَّل آنکه ما از اینجا حرکت میکنیم میرویم در آن عالم، در آنجائی که مادّه نیست. مؤمن، مشرک، منافق، زن و مرد، شرقی و غربی در آنجا فرق ندارند. هر کس بخواهد در آنجا برود، بدن را در قبر میگذارد و به آن عالم به پرواز درمیآید. مردن برای همه هست؛ یعنی عالم مادّه را پشت سر میگذارند و حجاب زمان و مکان را درمینوردند و در آنجائی که از مادّه مجرّد است میروند؛ در آنجائی که همه چیز روشن است.
انسان هر عملی در دنیا بخواهد انجام دهد، باید بداند که قیامت عالم بروز و ظهور است؛ همان عملش ظاهر و روشن در برابر دیدگاه خلائق قرار میگیرد.
در اینجا انسان میترسد پدرش بفهمد مادرش بفهمد برادرش بفهمد رفیقش بفهمد، و پیوسته سعی دارد عمل خود را کتمان کند؛ امّا آنجا
فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ است، چشمها حادّ و تیزبین است؛ آنجا همه چیز حاضر است و مشهود.
▪️ادامـــه دارد...
📚 معادشناسی، ج۵، ص۱۹۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ «كلّيّات سعدی» طبع فروغی، قسمت مواعظ سعدی، ص122
2ـ و بنا بر علوم امروزه، شعاع اجسام، از طبقات زيرزمين به چشم هدهد میرسد.
3ـ ذيل آيۀ 22، از سورۀ 50: قٓ.
🆔
@allame_tehrani