🔰عناوین کلی کتاب:
🔹اصالت و ابدیت دین الهی و محدودیت فهم بشری
🔹عظمت و تقدم علوم اسلامی بر علوم امروزی
🔹اساس حوزههای علمیه بر قرآن و عرفان است
🔹اعراض روشنفکران از مبانی اسلامی در اثر فرهنگ خارجی
🔹مجاز و استعارۀ قرآن، عين صدق و بلاغت است
🔹تعدّی از ظهورات قرآن، إسقاط حجّيّت قرآن است
🔹برهان علامه طباطبائی در استناد علل طبیعی به علل مجرده
🔹منطق قرآن حجیت عقل و یقین است نه فرضیههای وهمی
🔹فطرت، راه تكوينی كمال؛ و أحكام فطری رسانندۀ به كمالند
🔹نظريّۀ تبدّل انواع، صرف فرضيّه بوده و دليل قطعی ندارد
🔰اشكالات دهگانهٔ مؤلف بر مقاله:
1. الفاظ برای روح معانی وضع شدهاند نه برای مصاديق و نمونهها، پس فهم عبارات و جملات در قرآن و روايات متكی بر نتايج علوم تجربی نخواهد بود.
2. الهيات بر اساس برهان بنا شده است و علوم تجربی بر اساس استقراء، پس تغيير در نظريات تجربی موجب تغيير برهانيات نمیتواند بشود.
3. فرضيهٔ صاحب مقاله در عمل قابليت اجرائی ندارد لذا تخيلی بيش نيست.
4. اشكالات صاحب مقاله بر وضعيت تفكر دينی برخاسته از تأثيرات مذهب تحريف شدهٔ مسيحيت بر جوامع است.
5. صاحب مقاله برای اثبات فرضيهٔ خود از برخی مطالب و شواهد صددرصد غلط استفاده كرده است.
6. افق علمی دين سيطره بر هستی دارد و افق علوم تجربی محصور در ماده است، پس تجربه نمیتواند مفسر همهجانبهٔ دين باشد و محور فهم دينی قرار گيرد.
7. ملاک درست و غلط در فهم، برهانی بودن آن است، پس فهم غيربرهانی حدس و يا توهمی بيش نيست و عقلاً قابل اعتماد نمیتواند باشد.
8. اتكاء انسان به عقل است و عقل يقين خود را با يک حدس و احتمال از بين نمیبرد.
9. صحت مقدمات يک برهان صحيح، بر اساس عقل مستقل از علم حصولی و تجربی است، پس با تغيير نظريات تجربی تغيير نمیكند.
10. فرضيهها و تئوریها تا برهانی نشوند ارزش معرفتی ندارند و نتیجهٔ فلسفی نمیدهند.
📝 از آنجائى كه صاحب مقاله در لابلاى مطالب خود صرفاً با سؤال و استفهام، محكماتى از معارف دين را مورد ترديد قرار داده است، علّامهٔ مؤلّف (قدّسسرّه) در ضمن مباحث كتاب به تحكيم اين معارف و إبطال ترديدهاى وارده در أحكام إلهى پرداختهاند.
🔰نمونهای از موارد فوق عبارتند از:
🔸اثبات وجود فرشتگان
🔸أصالت و صحّت فلسفهٔ اسلام
🔸پيشگامى اسلام در علوم تجربى
🔸تعيين مطلوب واقعى در علمآموزى
🔸صحّت و صدق مَجازات قرآن
🔸اثبات وجود جنّ و شيطان
🔸ارتباط علل مادّى با ملكوت
🔸تشريح بحث فطرت و ملاكات فطرى
🔸تلازم بين «هست» و «بايد»
🔸ابطال فرضيّهٔ تكامل
🔸حرمت قطعى زنا و لواط و شرابخوارى و ربا
📝 علّامهٔ مؤلّف (قدّسسرّه) در پایان كتاب، سرّ تفكّر و عملكرد اين قبيل افراد را تلاش براى وصول به فرهنگ و آرزوهای دلپسند خود دانسته و اساسىترين ابزار آنان را تحريف و تغيير در مفاهيم، بدون دست زدن به قالب ظاهرى ذكر مىنمايند.
🆔
@allame_tehrani