💥تَهَدَّمَت وَاللهِ أَرکَانُ الهُدَی
أشعث بن قیس در شب نوزدهم ماه رمضان سنۀ چهلم از هجرت از شب تا به صبح در مسجد کوفه بیدار بود. نزدیک اذان صبح بود، حُجر بن عدیّ میگوید: دیدم أشعث بن قیس رو کرد به ابن ملجم و گفت:
یَا بنَ مُلجَمٍ! النَّجآءَ النَّجآءَ لِحاجَتِکَ فَقَد فَضَحَ الصُّبحُ. «ای پسر ملجم! بشتاب بشتاب صبح طلوع کرد؛ رسوا خواهی شد.»
گفت: من از این کلام أشعث بدنم به لرزه درآمد و گفتم: یا أعوَر! تو قصد کشتن علیّ را داری؟ فوراً حرکت کردم به منزل أمیرالمؤمنین خبر دهم که در مسجد علیه شما سوء قصدی است.
اتّفاقاً معلوم شد که حضرت از راه دیگر به مسجد آمدند ؛ فوراً خود را به مسجد رسانیدم که أمیرالمؤمنین را با خبر گردانم ؛ دیدم ضربت بر فرق آن حضرت وارد آمده است(۱)؛ و بادهای سیاه میوزد و دَرهای مسجد به هم میخورد و جبرائیل بین آسمان و زمین ندا میکند:
تَهَدَّمَت وَاللهِ أَرکَانُ الهُدَی وَ انطَمَسَتْ وَاللهِ نُجُومُ السَّمَآءِ وَ أَعلَامُ التُّقَی وَ انفَصَمَتْ وَاللَهِ الْعُروَةُ الْوُثْقَی؛ قُتِلَ ابنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصطَفَی، قُتِلَ الْوَصِيُّ الْمُجتَبَی، قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرتَضَی، قُتِلَ وَاللَهِ سَيِّدُ الأوصِيَآءِ؛ قَتَلَهُ أَشْقَی الأشْقِيَآءِ.[۲]
«سوگند بخدا پايهها و ستونهای هدايت شكست، و ستارگان آسمان و پرچمهای تقوی محو و تاريک گشت، و دستاويز محكم إلهی پاره شد؛ پسرعموی محمّد مصطفی كشته شد، وصیّ اختيار شده كشته شد، علیّ مرتضی كشته شد، سوگند بخدا كه آقا و سالار اوصيای پيامبران كشته شد او را شقیترين اشقيا كشت.»
📚 معادشناسی، ج۳، ص۳۰۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ «إرشاد مفيد» طبع سنگی، ص11؛ و «بحار» كمپانی، ج9، ص656
۲ـ «بحار» كمپانی، ج9، ص671
🆔
@allame_tehrani