💠 ... و اگر آدمی راه هدف والای حیات را برگزیند ، قفس کالبد را با تمام آزادی میشکافد و به محصول عالی حیات معقول دست مییابد... در شب عاشوراء امام حسین ‌‏ (علیه السلام) بار دیگر آزادی یاران خود را در انتخاب زندگی و شهادت ، اعلان نموده ، چنین گفت : مقصود اصلی این تبهکاران تاریخ ، کشته شدن من است ، رهبران این قوم تنها مرا سد راه خود کامگی ها و هوا پرستی های خویش میدانند ، هم اکنون شب تاریکی های خود را بر این بیابان گسترده است ، برخیزید و از این دشت مرگ زای دور شوید . عباس بن علی علیهما السلام برخاست و گفت : ای حسین ، خدا ما را پس از تو زنده نبیند . کجا برویم ؟ و دست از چه شخصیتی برداریم ؟ مگر پس از رها کردن تو ، وجدان پاک و عادلترین قاضی درون ما اجازه میدهد که جهانی بی وجود ترا تماشا کنیم ، در صورتیکه هدف اعلای زندگی را در هنگام جدا شدن از تو ، کشته و دفن کرده ایم ؟ مگر این وجدان که قطب نمای کشتی وجود ما در اقیانوس هستی است ، پس از تو ساحل سعادتی را به ما نشان خواهد داد ؟ کیست در این دنیا تاب آزار و شکنجه وجدان را بجهت از دست دادن پیروزی مطلق در زندگی ، تحمل نماید . ما با تو هستیم و بی تو نیستیم . مسلم بن عوسجه برخاست و رشته سخن را بدست گرفت . او هم مانند دیگر هم قافله هایش سخن طولانی نداشت ، او به گفتن این جملات قناعت کرد : آیا ترا رها کنیم و با نادیده گرفتن حق تو ، عذری در نزد خدا نداشته باشیم ؟ من اگر سلاحی هم نداشته باشم ، با سنگ با این پلیدان بیشرم خواهم جنگید . سوگند به خدا ، اگر بدانم که کشته میشوم و سپس زنده میشوم و باز کشته و سوزانده میشوم و این مرگ هفتاد بار مرا در خود بپیچد ، دست از تو نخواهم برداشت. 🍃 علامه محمد تقی جعفری ، ، جلد ۵ ، خطبه ۲۷ 🏴 استاد علامه محمدتقی جعفری 🏴 @allameh_jafari