👈🏻 دو معصیت بزرگ سست عنصرها 💠 معصیت یکم اینکه حیات خود و دودمان و جامعه خود را مانند خس و خاشاک ناچیز زیر پای طوفان های نابود کننده شمشیرها و خواسته های دشمنتان پایمال میکنید . شما آبروی جان را که مطلوب مطلق در متن طبیعت است میریزید. شما پست تر از هر حیوان پست و محقرید ، هیچ حیوانی پیدا نمیشود که جان خود را دو دستی به دشمن خود تقدیم نماید . چه معصیتی بزرگتر از اینکه ارزش با ارزش ترین واقعیات جهان را که عبارتست از جان و حیات ، یا نمیشناسید و یا اگر هم میشناسید ، از حفظ و نگهداری آن ، زبون و ناتوانید . نخستین دشمن بی امان و بی رحم شما ، خود شمائید که باتلقین ناتوانی بر خویشتن ، قدرت را که نعمت الهی است محو و نابود میسازید. 💠 معصیت دوم نافرمانی دستورات خداوندی است . مگر نمی بینید در هر غارت و هجومی که در جوامع شما صورت میگیرد ، جان های آدمیان که شعاعی از خورشید الهی بر آنها تابیدن گرفته است ، در خاک و خون می غلطند؟ مگر ناله ها و فریادهای کودکان خردسال و کهنسالان ناتوان را نمیشنوید؟ مگر از اصول مُسَلّم مکتب شما این نیست که اگر در جامعه ای یک مظلوم فریاد بزند و برای نجات جانش کمک بطلبد ، و کسی او را یاری نکند ، همه مردم آن جامعه مسئول جان آن مظلوم خواهند بود ؟ 🌿 اگر بگویم : شما با آن جنایتکاران در جنایتی که بجوامع شما وارد می آورند ، شریک هستید ، خیلی ناراحت خواهید گشت ، ابرو درهم خواهید کشید و خواهید گفت : امیر المؤمنین چه میگوید ؟ مگر ما شمشیر بدست گرفته ، بجان مردم جامعه خودمان افتاده ایم ؟ نه هرگز ، من چنین چیزی نمیگویم ، بلکه میگویم : بهانه در آوردن و از اینطرف و از آنطرف رفتن و تلقین ناتوانی ، عرضه کردن حیات خود بر لبه شمشیر دشمن ضد جانهای بشری است ، شما با این عرضه کردن ، کمک بر دشمن میکنید . 🔹 وَ مَنْ اَعانَ عَلی قَتْلِ امْرِءٍ مُسْلِمٍ جاءَ يَوْمَ الْقِیامَةِ مَكْتُوباً بَيْنَ عَيْنَيْهِ : آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ‌‏ (اگر کسی به کشتن یک انسان مسلمان کمک کند ، روز قیامت به عرصه محشر وارد میگردد ما بین دو چشمش نوشته شده است : این شخص از رحمت خداوندی مأیوس و ناامید است یا مأیوس و ناامید باد این شخص از رحمت خداوندی) 🌿 آیا کسی که نشسته و می بیند یک انسان در آب غرق میشود و او میتواند آن را نجات بدهد ، آنقدر بنشیند تا آن انسان غرق شود ، آیا کمک به مرگ او نکرده است ؟ 🔹 فإذا امرتکم بالسّیر الیهم فی ايّام الحرّ قلتم هذه حمارّة القیظ امهلنا ینسلخ عنّا الحرّ . و اذا امرتکم بالسّیر الیهم فی الشّتاء قلتم هذه صبارّة القرّ . امهلنا ینسلخ عنّا البرد : کلّ هذا فرارا من الحرّ و القرّ فاذا کنتم من الحرّ و القرّ تفرّون ، فانتم و اللّه من السّیف افرّ . ‌‏ (هنگامی که در روزهای گرم دستور حرکت به سوی دشمن میدهم ، میگوئید : این روزها هوا گرم و سوزان است ، به ما مهلت بده تا گرما شکسته شود و هنگامی که در روزهای سرد دستور حرکت میدهم ، میگوئید این موقع سرمای شدید است ، به ما مهلت بده تا سرما از ما دور شود ، همه این بهانه جوئی ها برای فرار از گرما و سرما است . اگر شما از گرما و سرما گریزان باشید ، به خدا سوگند که از شمشیر گریزان تر خواهید بود ‌‏.) 🌿 ای قدرتمندان متکی به حق ، تا کی با تلقین ناتوانی ها بر خویشتن ، قدرت واقعی خود را محو و نابود خواهید ساخت ؟ خداوندا ! 🍂 زین همرهان سست عناصر دلم گرفت 🍂 شیر خدا و رستم دستانم آرزوست 🍂زین خلق پر شکایت و گریان شدم ملول 🍂آن های و هوی نعره مستانم آرزوست مولوی 🍃کجا است مالک ، آن فرزند اشتر ، نجات دهنده جانهای ستمدیدگان از شمشیر بران ضد انسان ها ؟ 🍃کجا رفت عمار بن یاسر ؟ که گذشتِ سالیان عمر ، ناتوانش نکرد و روحِ همیشه بهارش سرما و گرمای فصول این کره خاکی را به درونش راه نداد. 🍃 ای ابوذر ، ترا میجویم که دشت سوزان ربذه را که تنها حشرات زمینی آن ، حیات را بیاد می آورد ، بر هوای بهشتی و کاخ های مجلل شام معاویه نشین ترجیح دادی ؟ 👈🏻 ای مردم سست عنصر ، مگر آفتاب سوزان بر آن مردان راه حق و حقیقت نسیم سرد بود ؟ مگر فضای زمهریری بیابان هائی که برای نبرد پشت سر میگذاشتند ، برای آنان شعله های آتش میفرستاد ؟ آیا کالبد آنان از عناصری تشکیل یافته بود که سرما و گرما تأثیری در آنها نداشت ؟ 🌿 این گونه سوالات و صدها سوال دیگر که از این سوالات مشتق میشود و یا در پشت پرده آنها ، بعنوان مسائل بنیادین وجود دارد ، یک پاسخ بیشتر ندارد و آن اینست که آن رهگذران مسیر رشد و کمال با اراده خود قدرت بوجود می آورند و شما با تلقین ناتوانی ، قدرت و اراده را با هم میکوبید و آنها را محو و نابود میسازید. 🍃 علامه محمد تقی جعفری ، ، جلد ۶ ، خطبه ۲۷ 💠استاد علامه محمدتقی جعفری💠 @allameh_jafari