🌿 پیروزی از خدا و برای خداست و بس 🔹 اینست منطق پیشوای الهی ما که در فوق منطق درّندگان انسان نما قرار گرفته است . من زدم ، من کشتم ، من پیروز شدم ، من دشمن را از بین بردم ، سخنان گرگ صفتانی است که سرتاسر تاریخ را با پنجه ها و دندان های خود ، با خون انسان ها رنگین نموده اند . من انسان یا انسان هایی را از پای درآوردم و پیروز گشتم ، جمله ایست که تاکنون در فضای تاریخ طنین انداخته است و احساس می شود که پس از این هم چنین خواهد بود . 🔹 این طبیعت درنده آدمی است که همه مصلحان و پیامبران برای تعدیل و تلطیف آن ، می کوشند و فداکاری در این راه را اولین ماده رسالت خود می دانند . پلیدتر و نفرت آورتر از این طبیعت آدمی و جانگدازتر از آن ، نامگذاری جنایتکارانه ای است که کشنده را پیروز، و کشته شده را شکست خورده می نامند. مگر کسی نیست که به این نامگذاران از حیات بی خبر بگوید : 🔸 حالا که در تعدیل و تلطیف طبیعت بشری و تربیت آن قدم برنمی دارید اقلا جنایتکاران را با کلمه پیروزی مست تر و دیوانه تر نسازید . اگر شما این کلمه را بکار نبرید و به کلمه قاتل کفایت کنید ، احتمال آن میرود که روزی آن جنایتکاران رویاروی وجدان خود قرار بگیرند و اشکی چند به خودکشی خویشتن بریزند . 🔹 بیایید ، برای خدا و برای احترام قطره های خون ، تابلوهایی را که منظره شکار گاهی را نشان می دهد که درنده سرمستی حیوان بینوایی را با شکنجه فوق تصور از پای در می آورد ، بسوزانید نابود کنید! 🔹 حیوانی که نوزادهای خود را در آشیانه مخفی کرده برای پیدا کردن غذا کوه ها و دره ها را درنوردیده با حالت یأس ، در دامنه کوهی چشم به افق های دور دست دوخته ، باشد که برگ و نوایی برای نوزادان خود پیدا کند و رو به آشیانه خود برود ، ناگهان درنده سرمستی از راه می رسد و متلاشی اش می کند ، یا انسان درنده تر از وحشی جنگل ، نه برای رفع گرسنگی ، بلکه برای آنکه تیرش به هدف برسد آن جاندار بینوا را از حیات لذیذش محروم می سازد. نقاش هنرمندی پیدا می شود و با حماسه ای مانند شراب کهن درندگان را مست تر می نماید، این منظره وقیح و جانسوز را بصورت تابلو در می آورد و... 🍃 علامه محمد تقی جعفری ، #تفسیر_نهج‌_البلاغه ، جلد ۳ ، خطبه ۱۱ 🏴 @allameh_jafari