👈🏻 ادامه...
🔹 آن چه دیدی برتر از کون و مکان
🔹 که به از جان بود بخشیدیم جان
بگو ای قدرتمند عادل ، آن حقیقتی که برتر از کون و مکان در دیدگاه تو پدیدار گشت که پیروزی و لذت بالاتر از مالکیت کون و مکان را از دیدگاه تو ناپدید نمود چیست ؟ و چه حقیقتی بالاتر و بهتر از جان بود که جان از دست رفته ام را به من بخشیدی ؟
این همان حقیقت است که می تواند عامل همه گونه گذشت از لذایذ و فداکاری ها در این زندگانی بوده باشد . آری ، فقط این حقیقت است که می تواند هدف و غرض اقصای دل و جان آدمی بوده باشد .
🔸حاصل کارگه کون و مکان اینهمه نیست
🔸 باده پیش آر که اسباب جهان اینهمه نیست
🔹 از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است
🔹 غرض این است و گرنه دل و جان اینهمه نیست
🔸 ای علی که جمله عقل و دیده ای
🔸 شمه ای واگو از آنچه دیده ای
گوینده این سخنان و درخواست کننده پاسخ به این سؤالات ، خود مولوی است که در حقیقت برای کسانی که در صدد علی شناسی برآیند ، مطرح می نماید .
اکنون مولوی با آن علی ابن ابیطالب علیه السلام رویاروست که گفته است :
🌿 لم أعبد ربّا لم أره
(خدایی را که ندیده باشم نپرستیده ام)
و گفته است :
🌿 لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا
(اگر پرده از روی واقعیات برداشته شود ، بر یقین من افزوده نگردد)
و گفته است :
🌿ما شککت فی حقّ مذ أریته
(از موقعی که حق به من ارائه شده است در هیچ حقی شکی نکرده ام)
اگر چه خود مولوی گاهی ادعای رؤیت و شهود کرده است مانند :
🔹 ذره ها دیدم دهانشان جمله باز
🔹 گر بگویم خردشان گردد دراز
با این حال خود بهتر از همه می داند که نتوانسته است بکلی پرده را از روی واقعیات هستی بردارد و به قله مرتفع شهود کلی بر آید . لذا هم اوست که می گوید :
🔸کاشکی هستی زبانی داشتی
🔸 تا ز هستان پرده ها برداشتی
🔹 هر چه گویی ای دم هستی از آن
🔹پرده دیگر بر او بستی بدان
🔸 آفت ادراک آن قال است و حال
🔸 خون به خون شستن محال است و محال
اینک مولوی با کمال صدق و خلوص از علی علیه السلام می خواهد و التماس می کند که مقداری از آنچه را که دیده است بازگو کند ، منظورش این است که آنچه ما از علوم و معارف و عرفان اندوخته ایم ، شبیه به آب کدر و آلوده آن مشک است که عرب از بیابان برداشته و به عنوان هدیه سراغ دربار خلیفه را می گرفت که دجله به آن عظمت در مسیر دربارش موج می زد .
🔹 چیست این کوزه تن محصور ما
🔹 و اندر آن آب حواس شور ما
🔸ای خداوند این خم و کوزه مرا
🔸 در پذیر از فضل اللّه اشتری
🔹کوزه ای با پنج لوله پنج حس
🔹 پاک دار این آب را از هر نجس
🔸 تا شود زین کوزه منفذ سوی بحر
🔸 تا بگیرد کوزه ما خوی بحر
👈🏻 ادامه دارد...
🌿 علامه محمد تقی جعفری،
#تفسیر_نهج_البلاغه، ج ۲۱ ، خطبه ۱۱۴
💐
@allameh_jafari