💠ما براى بازى آفريده نشده ‏ايم. ✅حکایتی از حضرت زکریا (ع) و علامه شعرانی (ره) 🔹وقتى پيرمردى قزوينى همسنّ و سال استاد بزرگوارم جناب آية الله حاج ميرزا ابو الحسن رفيعى قزوينى (رفع اللّه درجاته) حكايت مى‏ كرد كه ما در اوان خردسالى در قزوين همين آقا سيد ابو الحسن رفيعى را صدا مى‏ زديم كه بيا بازى، ايشان تا ميدان با ما همراهى مى‏ كرد، ولى با ما بازى نمى‏ كرد، در گوشه‏ اى مى ‏ايستاد، يا به نبش ديوارى تكيه مى‏ داد و بازى و بازيگران را تماشا مى‏ كرد، آقا از همان ابتداء اهل بازى نبود. 🔹من از اين حرف شيرين و دلنشين پيرمرد به ياد حضرت يحيى پيامبر (عليه السلام) افتادم كه خداى سبحان در آيه سيزدهم سوره مريم قرآن فرموده است: يا يَحْيى‏ خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا، أمر حكيم محكم و متين و رصين است كه بر اساس استوار حق و حقيقت قرار گرفته است و ريشه دوانده و پايدار است يس وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ. سبحان الله حضرت يحيى پيامبر (عليه السلام) را در كودكى و خردساليش تا چه پايه عقل و درايت بوده است كه خداوند فرموده است وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا. 🔹در تفسير منهج الصادقين آمده است كه: از ضحّاك منقول است كه در وقت سه سالگى يحيى، كودكان محلّه روزى به در خانه زكريا رفتند و او را آواز دادند كه اى يحيى از خانه بيرون آى تا بازى كنيم، هم از درون خانه آواز داد كه: «ما للّعب خلقنا» يعنى ما براى بازى آفريده نشده ‏ايم. 🔹و اين روايت از ابى الحسن علي الرضا (صلوات الله عليه) نيز مأثور است. در اين سخن پندى عظيم است مر بيخبران بازيچه غفلت را كه عمر عزيز به بازيچه‏ لهو و لعب مى‏ گذرانند، و به دام فريب انّما الحيوة الدنيا لهو و لعب مقيّداند. 🔹آية الله رفيعى در كودكى تا ميدان بازى رفت و بازى نكرد، اما حضرت يحيى پيغمبر تا ميدانگاه بازى هم نرفته بلكه از درون خانه آواز داد كه دار، دار حقيقت است و دار بازى نيست. 📚علامه حسن زاده، هزار و یک کلمه، کلمه 329 @almorsalaat