🌀خاطرات من از آیت الله مصباح ▫️تا آنجایی که به یاد دارم، اولین آشنایی بنده با ایشان، در دوران دانشجویی بود. سال ۸۴ که به دانشگاه وارد شدیم، هنوز بقایای جریان اصلاحات و مسائل و شبهات فکری توسط دنباله های دانشجویی آنان، ترویج می شد. ما که از همان ابتدا در سنگر بسیج دانشجویی قرار گرفتیم، با این مباحث مواجه شدیم و ملجا ما آثار شهید مطهری و آیت الله مصباح بود. خصوصا که جبهه اصلاحات به این دلیل که آیت الله مصباح پنبه افکار ایشان را زده بود، عنایت خاصی به ایشان داشتند. ▫️کتاب های نظریه سیاسی اسلام، کاوش‌ها و چالش‌ها، ولایت فقیه، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، جان‌ها فدای دین و برخی دیگر از کتب را در این ایام خواندم. ▫️در خاطرم هست که در سال ۸۵ در بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی تحت راهنمایی های مرحوم حجت الاسلام کرامت، عکس نوشته‌هایی از مطالب کتاب جان‌ها فدای دین ایشان در سطح دانشکده نصب کردیم. ▫️در سال ۸۵ از طرف بسیج دانشجویی دانشگاه برای طرح ولایت کشوری (که حضور در آن برای هر بسیجی مایه افتخار بود) معرفی شدم ولی به دلایلی آن دوره را موفق به شرکت نشدم و به جای آن در طرح ولایت استانی خوزستان که الگوبرداری از طرح ولایت کشوری و در محضر استاد آیت الله فرحانی بود، شرکت کردم. ▫️در سال ۸۶ در اردوی تشکیلاتی بین دو ترم که با بسیج دانشجویی به قم آمدیم و اتفاقا بنده هم مسئول آن اردو بودم، در جلسه ای به محضر آیت الله مصباح رسیدیم و از بیاناتشان بهره‌مند شدیم. در همان اردو در جلسه ای در تهران خدمت آیت الله خوشوقت رسیدیم و در حاشیه جلسه در مورد آمدن به حوزه با ایشان مشورت کردم. ▫️محوریت و ساختار اصلی دوره‌ی معرفتی تشکیلاتی با برکت الصافات که توسط بسیج دانشجویی در سال ۸۷ ایجاد شد، اندیشه‌ها، آثار و شاگردان آیت الله مصباح بودند. ▫️از ایشان در سال ۸۸ در اوج فضای انتخاباتی آن سال، به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله مطهری برای حضور در دانشگاه دعوت به عمل آمد و دانشکده علوم مزیّن به قدوم ایشان شد. حضور ایشان در آن ایام، تطهیر کننده حضور انتخاباتی چند روز قبل میرحسین بود. جلسه پر از استرسی بود. چون احتمال داشت که جلسه را برخی سبزی‌ها به هم بریزند. ▫️با این حال و هوا، از انگیزه های اصلی بنده برای آمدن به حوزه، جذابیت هایی بود که موسسه امام برای ما داشت و در سال ۸۸ وارد حوزه شدیم. ▫️بعد از اینکه به حوزه آمدیم، شرکت در درس اخلاق ایشان، از بهترین لحظات ما بود. ▫️از سال ۹۰ آشنایی بیشتر با اندیشه‌های فلسفی ایشان در جلسات تدریس بدایه استاد علی فرحانی و مطالعه نقدهای ایشان به علامه در کتاب تعلیقه بر نهایه و کتاب آموزش فلسفه اتفاق افتاد. هرچند همه اشکالات ایشان توسط استاد پاسخ داده می شد ولی توجه به نقدهای ایشان، در فهم عمق فلسفه علامه بسیار یاری کننده بود. ▫️سپس در سال ۹۲ دروس برهان شفا، نهایه و جلد اول اسفار را با صوت های ایشان کار کردیم. ▫️یکبار در جلسه ای عمومی در موسسه به محضر ایشان رسیدیم. بعد از جلسه با یکی از دوستان با آسانسور به طبقه پایین موسسه رفتیم. هنگام خروج از آسانسور، ناگهان ایشان را دیدیم و چون زیارتشان غیرمنتظره بود، دست پاچه شدیم و نمی دانستیم چکار کنیم. خدا توفیق داد و دست مبارکشان را بوسیدیم. ▫️در سال ۹۳ خدا با ما یار بود و با هماهنگی های ابوالزوجه که خود از دانش آموختگان موسسه است، جهت قرائت خطبه عقدمان در روز نیمه شعبان به محضرشان رسیدیم. آیت الله مصباح وکیل همسرم و حجت الاسلام جلالی وکیل بنده شدند. ▫️ بعد از گذشت چند سال از حضور در حوزه ایشان را یک فیلسوف، مفسر و حامی ولایت می دانستیم. در جلسات استاد فرحانی، متوجه شدیم که ایشان فقیه توانمندی هم هستند. ▫️وقتی متوجه شدم که ایشان از اخص شاگردان سلوکی آقای بهجت بوده اند، قدر و منزلتشان در نگاهم چند برابر شد. دیدن ایشان بر بالای قبر آقای بهجت در حرم، از شیرین ترین تصاویر بود. ▫️اینطور می توانم جمع بندی کنم که شخصیت فعلی خودم را بسیار تحت تاثیر اندیشه‌ها و سیره این عالِم تکرار نشدنی می دانم. هر چند زیاد به صورت حضوری به محضرشان نرسیدم، اما ایشان برای بنده جایگاه پدری داشتند و با رفتنشان داغدار شدم. 📌شادی روح متعالی ایشان فاتحه ای بخوانیم. ۹۹/۱۱/۲ کانال شخصی محسن ابراهیمی https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2