🔹نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار
🔹چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم
🔸«الف» ميان حروف وحدتش زيادتر است؛ زيرا غير از يك چيز مستقيم نيست به خلاف حروف ديگر مثلًا «ب» كه كج و معوج و مختلف الاجزاء است. اگر شاعر راست گفته باشد در دل او به غير از يك آرزو و حب يك جمال و رضاى يك محبوب، حبى ديگر نيست، و جز يك آستانه و جز يك نور، چشمش چيزى نمى بيند و در آينه قلبش چيزى نيست و قدمش به جايى نمى رود و دستش به غير او دراز نمى شود، ولو او هم راست نگفته باشد، انبيا و مرسلين در اين ادّعا راستگو هستند؛ در لوح فطرت آنها در حقيقت استاد ازل غير از الف قامت دوست نقشى نكشيده و آنها بر اساس اين فطرت چيز ديگرى نمى دانند؛ چه كنند استاد ازل جز اين، حرف ديگرى به آنها ياد نداده است، آنها غير از قامت دوست چيزى بلد نبوده و جز «الف» چيزى نمى گويند، لذا در آن دعا فرموده: «حتّى تكون أعمالي و أورادي كلّها ورداً واحداً».
📚امام خمینی (ره)، تقریرات فلسفه ج۳ ص۲۲۹
@almorsalaat