💢زوایایی از منش علمی و اخلاقی امام خمینی/ دیدگاه امام خمینی درباره درس خارج 🔰 مرحوم آیت الله محمد مومن از شاگردان امام خمینی 💠مرحوم حضرت امام(ره)، مردی خوش بیان و متدین بود به هیچ کس هم باج نمیداد. بنده خدا بود. برای خدا حساب باز می کرد. اهل دنیا نبود. اهل این نبود که بخواهد خودش را مطرح کند. وقتی می امد بحث می کرد، به فلک هم باج نمیداد. همه حرف هایش استدلالی بود. یادم می آید یک وقتی ایشان فرمودند: والله شیخ مفید هم باید این حرفها را قبول بکند. ایشان این طور قوی بحث می کرد. 💠با وجود این، بیرون از کلاس، به یک طلبه عادی هم احترام می گذاشت. من سعی می کردم گهگاهی که آقا را در خیابان میبینم، اول سلام کنم. یادم هست یک بار ایشان از مدرسه فیضیه بیرون می آمدند. تقریبا فاصله من با امام، ۲۵ متر بود گفتم صبر کنم تا ایشان نزدیک بشوند و سلام کنم نمیدانم معمم بودم یا نه. ایشان ده - دوازده متر مانده بود که به من برسد، سلام کرد و نگذاشت من سلام کنم. وجود و کیفیت برخورد ایشان با طلبه ها، خودش، درس اخلاق بود و اصلا خودش را نمی گرفت. وقتی میخواست بیاید درس، تنها می آمد. بعد از درس میرفتیم سؤال بکنیم. گاهی بعد از درس، مسجد اعظم تشریف می بردند و در یکی از صفه ها می نشستند و به سؤالات پاسخ می گفتند. 💠ایشان وقت آمدن به درس و وقت بازگشت به خانه، تنها میرفتند. گاهی که میرفتند، به همراهشان می گفتند بفرمایید شما. میگفت یک کاری می خواهید بکنید که من دیگر درس نیایم. این فرد باید هم تک باشد. یک بار، من و یکی از فضلایی که یکی از علمای ارزشمند حوزه است، با حضرت امام کاری داشتیم. ایشان از مسجد اعظم بیرون آمدند و از همان قسمتی که کوچه باغ ملک بود، رفتند. ما از آنجا می آمدیم، امام از طرف مسجد سلماسی می آمدند، آنجا به ایشان رسیدیم و سلام کردیم، ایشان هر دوی ما را می شناخت. فرمودند که بفرمایید. گفتیم: با شما کار داریم. فرمودند: شما بفرمایید، من می آیم نگذاشتند ما همراه ایشان باشیم. یعنی واقعا روش، برخورد، اخلاق و صحبت های ایشان عجیب بود. ♨️♨️حضرت امام(ره) [درباره درس خارج] می فرمود که به نظر من طلبه ها باید یک کتابی که با قواعد بیشتر سر و کار دارد، مثل بيع مرحوم شیخ را پیش استاد بخوانند، چون درباره قاعده لزوم بيع، صحت بيع و ادله ای که این طرف و آن طرف است، بحث می کند. کتاب را برای تطبیق کردن قواعد در موارد و مصادیق، پیش استاد بخواند. هم چنین استادی پیدا بکند و یک کتاب را که با روایات سر و کار دارد، مثلا کتاب زکات یا کتاب صلاه را بخواند که بیشتر روايات را مطرح و بررسی می کنند؛ چون این گونه نیست که قواعد کلی باشد و مانند بیع، همان ادله ای که برای صحت معاملات در بیع می آید، همان ادله برای نکاح و عاریه بیاید، پس کتابی را باید خواند که بیشتر با روایات سر و کار دارد و این گونه طلبه در فهم روایات و تعارض روایات و جمع ادله، استاد می شود؛ چون انسان در محضر استاد میتواند تبحر پیدا کند، فرمودند که اگر درک و فهم باشد، همین دو تا بس است و بساطش را جمع کند و برای خودش برود، به شرطی که مطالعه و مباحثه داشته باشد. وقتی یک دوره را خواند، دیگر بس است. 📚 رهنامه پژوهش، بهار1390، شماره7ص7 (با تلخیص) 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b