📌مقدمه كتاب توحید علمی و عینی (مکاتبات علمین) 🔰 آیت‌الله سيد محمد حسين حسينى طهرانى 🌀در سنواتى كه مرحوم فخر المحقّقين و شيخ الفقهاء و المجتهدين آخوند مولى محمّد كاظم خراسانى قدّس الله سرّه الشريف ، در قيد حيات بوده‌اند يكى از طلاّب نجف اشرف كه اهل ذوق بوده است ، به نام شيخ اسمعيل تبريزى، و متخلّص به تائب به عنوان استفتاء از حضرت ايشان ، در نامه‌اى از يك بيت از ديوان «منطق الطّير» شيخ عطّار سؤالى مى‌كند، 🌀بدين گونه كه شيخ عطّار در «منطق الطّير» گويد: ❇️دائماً او پادشاه مطلق است در كمال عزّ خود مستغرق است ❇️او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست كى رسد عقل وجود آنجا كه اوست ؟ 🌀معنى بيت دوم را بيان فرمائيد . 🌀مرحوم آخوند، جواب مختصرى در سه سطر مى‌دهند؛ و مى‌گويند: مقام بيش از اين گنجايش إطاله را ندارد. 🌀آقاى شيخ اسمعيل اين سؤال را كتباً از مرحوم آية الله: آقا حاج شيخ محمّد حسين اصفهانى معروف به كمپانى مى‌نمايد؛ و ايشان جواب مفصّلى كتباً در إزاءِ سؤال او مى‌دهند. 🌀و نيز در همين ميان اين سؤال را كتباً از مرحوم آية الله : آقا حاج سيّد احمد طهرانى معروف به كربلائى مى‌نمايد؛ و ايشان نيز جوابى كتباً مرقوم مى‌دارند. 🌀جواب آقا حاج سيّد احمد با جواب حاج شيخ محمد حسين ، مخالف در آمد، زيرا حاج شيخ بر اساس مسأله توحيد عند الحكماء كه مى‌گويند: صفات ثبوتيّۀ حضرت حقّ‌ با ذات او عينيّت دارند، پاسخ مى‌دهد؛ و حاج سيّد احمد، بر اساس مسألۀ توحيد عند العرفاء پاسخ مى‌دهد كه : ذات أقدس او از هر اسم و رسمى بالاتر است ، و اين بيت مى‌رساند كه : أشياء در آن مقام منيع راه ندارند؛ و عقل را توان إراك نيست ، زيرا قبل از وصول به آن مقام ، مضمحل و فانى خواهد شد. 🌀شيخ إسمعيل پاسخ حاج سيّد أحمد را حضور حاج شيخ مى‌آورد، و ايشان پس از مطالعه ، جوابى بر ردّ مكتوب سيّد مى‌نويسند. او جواب شيخ را حضور سيّد مى‌آورد، و ايشان پاسخى بسيار مفصّل و مستدلّ‌ بر عليه شيخ مى‌نويسند ديگر در اينجا مطلب گسترش پيدا نموده ؛ و به كيفيّت حدوث أعيان ثابته و كيفيت وجود علمى أشياء در صُقع ربوبى و ذات حقّ‌ جلّ‌ و علا كشيده مى‌شود. و به كيفيت عدم وجود صفات در ذات او، و توحيد خواصّ‌ كه : و كمال توحيده نفىُ‌ الصِّفاتِ‌ عَنْهُ‌ منتهى مى‌شود. و بالأخره كم كم به بسيارى از موارد اختلاف مذهب حكماء با مذهب عرفاء منجر مى‌گردد. 🌀زيرا شيخ إسمعيل در اين هنگام پاسخ دوّم سيّد را به نزد شيخ مى‌برد؛ و شيخ مكتوب سوّمى بر ردّ سيّد مى‌نويسند؛ و همينطور مرتّباً هر نامه را به نزد ديگرى مى‌برد؛ و او جواب مى‌دهد. وَ هَلُمَّ‌ جَراً بطور مسلسل چهارده مكتوب از طرفين مسأله ردّ و بدل شده است ، هفت مكتوب از مرحوم شيخ ؛ و هفت مكتوب از مرحوم سيّد. 🌀در اين مكاتيب مرحوم شيخ به آنچه بر ردّ عرفاء در كتب حكمت آمده است ، تمسّك جسته ، و براى شكستن طرف مقابل خود از آن استمداد كرده است . و مرحوم سيّد به آنچه عرفاء بدان تمسّك دارند و اتّكاء مى‌نمايند، براى خرد كردن طرف و حريف خود، از آن استفاده نموده است . و بطور خلاصه هر كدام آنچه تير در تركش خود داشته‌اند، به كمان زده ؛ و به طرف مقابل خود پرتاب نموده‌اند. 🌀مرحوم حاج شيخ از برهان استمداد كرده ، و مرحوم حاج سيّد احمد هم از برهان و هم از ذوق و شهود و وجدان استفاده نموده ؛ و در أداء حقّ‌ مطلب دريغ ننموده‌اند. @almorsalaat