📜احیای سنت در حوزه علمیه 🔰مقام معظم رهبری 💠بنده جزو کسانی هستم که از اوائل بر روی  مستقل حوزه‌ای تکیه کردم، الان هم اصرار دارم. ؛ خود حوزه با اعتبار خودش نه به اعتبار وزارت علوم؛ چون اعتبار حوزه عمیق‌تر، ثابت‌تر و مهمتر از اعتبار هر وزارتی است. با اعتبار خودش، حوزه  بدهد. حالا اسم  را هر چه میخواهند بگذارند. 💠بعضی از دوستان اعتراض کردند که چرا می گریزید از اسم دکترا و کارشناسی ارشد و اسمش را گذاشته‌اید سطح سه و سطح چهار؛ اینها را من بحثی ندارم. اینها را بنشینند بحث کنند، هر جور تصمیم گرفتند، همان درست است؛ لیکن اصلِ  را بنده قبول دارم، اما  زدگی آفت مدرک است. طلبه برای  درس بخواند، این عیب بزرگی است. 📚 بیانات 86.09.08 💠من این‌جا می‌خواهم مطلبی دیگر را هم پیشنهاد کنم: سنت   را که سالهاست در حوزه‌های ما منسوخ شده است، آقایان دوباره زنده کنند.  در گذشته، چیز خوبی بود. طلاب بعد از آن‌که مقداری درس می‌خواندند، برای این‌که به مراکز و شهرها بروند و مشغول خدمت علمی شوند، احتیاج به گواهینامه‌ای داشتند که معلوم شود این آقا اهل علم و فضل است. لذا پیش علمای بزرگ می‌رفتند و یک مسأله‌ی فقهی را مطرح و بحث می‌کردند. وقتی آن عالم تشخیص می‌داد که ایشان مجتهد است،   می‌نوشتند و به او می‌دادند. 💠بین علمای دوره‌ی قبل که ما دیده بودیم، اجازه‌های اجتهاد زیادی بود. بزرگان و پیرمردان و پدران ما، از علمای قبل از خودشان  داشتند. ولی الان، سالهاست که این کار منسوخ است. چرا منسوخ شد؟ شاید عللی هم داشت؛ که یکی از مهمترین آنها این بود که بعضی از بزرگان مراجع، عادت نداشتند  بدهند. جهاتی را رعایت می‌کردند. در نتیجه، این ، تدریجاً منسوخ شد. اکنون دست افراد فقط اجازه‌ی امور حسبیه است و این، کافی نیست. 💠چقدر خوب است که  در حوزه‌ها زنده شود. منتها، من به این ترتیب می‌کنم و می‌گویم: یک طلبه‌ی فاضل، بعد از آن‌که مقداری درس خواند و در خود احساس قوت اجتهاد کرد و نیروی اجتهاد و قدرت اجتهاد را در خودش حدس زد، پیش استاد برود. استاد موضوعی را، مسأله‌ی مهمی را انتخاب کند - سعی کنند مسأله را از مسائل جدید؛ مسائلی که رویش بحث نشده است انتخاب کنند - و به طلبه بدهد. طلبه برود روی آن کار کند و حاصل آن جزوه‌ای بشود مثل جزوه‌های پایان‌نامه‌ای که در دانشگاهها معمول است. 💠ما البته این را به حوزه‌ی قم ... پیشنهاد کردیم؛ که موضوع به طلاب بدهند و از آنها بخواهند که پایان‌نامه بنویسند. حالا عرض می‌کنیم که این را برای اجتهاد بنویسند. یعنی به طلبه موضوعی را بدهند و او آن موضوع را تنقیح کند، کار کند، بحث کند. گاهی دو، سه نفری راجع به قضیه‌ای بحث کنند و استاد راهنمایی هم باشد. آن وقت خواهید دید در ظرف چند سال، هزاران تز فقهی جالب و مسائل بحث نشده به دست خواهد آمد و این، راه را باز خواهد کرد. نمی‌گوییم آن طلبه‌ جوان تازه مجتهدی که مسأله‌ای را بحث کرده، حرف آخر را در این مسأله خواهد زد؛ نه. بگذارید اولین حرف را بزنند و اولین گام را بردارند. بنابراین، اگر این کار را ما در قم راه بیندازیم، به تبع آن در جاهای دیگر انجام خواهد گرفت. در نتیجه، ممکن است  را هم نخواهیم که مراجع بزرگ بدهند. همین فضلا و مدرسینی که در حوزه به فضل شناخته شده‌اند و قوت علمی و تحقیقی دارند، یک نفرشان، دو نفرشان به طلبه‌ای  بدهند. ببینید چقدر خوب خواهد شد! طلبه می‌خواهد به شهری برود، می‌خواهد در دستگاهی وارد شود، می‌خواهد یک شغل تبلیغی انتخاب کند؛ این ورقه‌ی اجتهاد که در جیبش باشد، نشانه‌ی فضل اوست. این، چقدر راه را باز و طلاب را تشویق خواهد کرد که بروند و این کار را پی بگیرند! 📚 بیانات 71.06.29 💠یک جمله درباره‌ پیشنهاد آقای ... عرض کنیم. مسئله‌ دکتری افتخاری؛ خوب، البته این یک افتخار است که این دانشگاه این اظهار محبت را به ما بکند؛ لیکن من اهل دکتری نیستم؛ همان طلبگی ما کافی است. اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم - که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم - اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم... من پیشنهاد شما را قبول نمیکنم. 📚 بیانات 88.13.11 @almorsalaat